به گزارش خبرنگار «دنیای خودرو» ، در حال حاضر بیش از ۲۰۰ دستگاه خودرو خاص و آنتیک که به عقیده کارشناسان بیش از ۱۰۰ میلیون دلار ارزش دارند، در سولههایی که گفته میشود استانداردهای لازم را برای نگهداری این ثروت ملی ندارند، خاک میخورند. بر اساس این گزارش گنجینه تاریخی و سرمایه ملی مذکور واقع در کیلومتر ۸ جاده مخصوص تهران - کرج تا چندی پیش سالانه ۲۵۰هزار نفر بازدید کننده داشت.
یک گنجینه تمام عیار
خودروهایی وجود دارند که هیچ نمونه دیگری از آنها در جهان موجود نیست و یا در نوع خود نمونهای منحصر به فرد و سفارشی از یک سری محصولات خودروسازان بزرگ جهان محسوب میشوند.
به عقیده کارشناسان بسیاری از خودروهای موجود در موزه خودروهای کلاسیک ایران نیز از این دست به شمار میروند. به طوری که در میان خودروهای بینظیر این مجموعه تاریخی فرهنگی می توان به مرسدس بنز ۵۰۰K اشاره کرد.
خودرویی که در سال ۱۹۳۴ توسط مرسدس بنز ساخته شد و می توانست تا حدود ۲۰۰ کیلومتر در ساعت سرعت بگیرد. نکته جالب توجه در مورد این خودرو درخواست چند باره مرسدس بنز برای خرید آن از ایران است. زیرا خودروی موجود در ایران تنها خودروی ۵۰۰K باقی مانده در جهان به حساب می آید.
از شاهکارهای دیگر این مجموعه می توان به ناوگان ۲۱ دستگاهی مرسدس بنز W۱۰۰ اشاره کرد. خودروهایی که کارکردی بسیار پایین دارند و به همین دلیل در میان نایابترین نمونه های W۱۰۰ جهان دسته بندی می شوند.
جالب است، بدانید تنها ۴۲۸دستگاه از نمونه LWB یا شاسی کشیده ( لیموزین) این مدل تولید شده است که در صورت اثبات نایاب بودن، امروز در جهان قیمتی بیش از یک میلیون دلار دارد. این در حالی است که حتی نمونه لاندوله یا سقف کروکی این مدل نیز فقط به تعداد ۵۹ دستگاه تولید شده است که ۳ نمونه از آنها در اختیار موزه خودروهای تاریخی ایران قرار دارد. حال علاقهمندان این خودروها نگرانند که این خودروها با روشهای غیر حرفه ای و توسط افراد غیر متخصص بازسازی شوند.
ضرورت بازسازی؛ آری یا خیر؟
استاد تیمور ریشارد از باتجربه ترین کارشناسان خودروهای کلاسیک و آنتیک در این خصوص به خبرنگار «دنیای خودرو» میگوید: «بازسازی یا restoration یک خودرو آنتیک و کلاسیک یک پروسه صنعتی یا اتوماسیونی نیست که از A تا Z آن یک فرمول مشخص داشته باشد. افرادی میتوانند این کار را به نحو درست انجام دهند که تخصص لازم را نسبت به آن خودرو و سازنده، تجربه بازسازی و توانایی تحقیق در مورد آن خودرو را داشته باشند.»
او با اشاره به ارزش قابل توجه بعضی از خودروهای کلاسیک و آنتیک، بر لزوم حفظ شرایط فعلی و عدم بازسازی این خودروها تاکید کرد و ادامه داد: «متاسفانه بسیاری از خودروهایی که تا امروز بازسازی شده است و کل بدنه آنها رنگ شده است، اصلا نباید دست میخورد و هیچ نوعی از بازسازی نباید روی آنها انجام میشد؛ چرا که حفظ همان شرایط قبلی به آنها اعتبار و ارزش میداد. به طور مثال لامبورگینیهای کانتاش و اسپادا از جدیدترین نمونهها در جهان بودند و حتی اگر آسیبی مثلا به بخشی از بدنه آنها وارد شده بود، باید ابتدا تحقیق میشد که این آسیب ناشی از چیست؟
زیرا همین نکته ممکن است، ریشهای تاریخی داشته باشد و در این صورت دیگر نباید بازسازی صورت میگرفت. متاسفانه سوپراسپرتهای با ارزش چند میلیون دلاری که رنگ فابریک داشتند، حالا به همین دلیل، این گونه بازسازیها مصداق اصل تخریب اموال عمومی و تاریخی مردم ایران است. چرا که این خودروها پس از بازسازی دیگر ارزش گذشته را نخواهند داشت.»
ریشارد که در حال حاضر نیز به فعالیت خود در این حوزه ادامه می دهد با اشاره به نکات کوچک اما مهم در این خودروها به «دنیای خودرو» گفت: «وقتی قرار است خودرویی آنتیک بازسازی شود حتی برای یک پیچ هم باید گشت و در حد امکان نمونه اصلی و یا مشابه را پیدا کرد. جالب است، بدانید که طرح چرم یا گل چرم در خودروهای آلمانی، آمریکایی، انگلیسی و ایتالیایی با هم تفاوت هایی دارند. حتی گل چرم دو خودرو از دو برند آلمانی هم با هم متفاوت است. من شنیدهام که تودوزی بعضی از خودروها در داخل صورت میگیرد و واقعا نمیدانم این بازسازی با کدام چرم و چگونه انجام میشود؟»
این کارشناس در خصوص گام اول برای بازسازی این خودروها نیز عقیده دارد: «این را که آیا مسئولان مربوطه از نظر کارشناسان قبل از آغاز پروژه بازسازی استفاده کردهاند یا خیر، نمیدانم و البته بعید هم می دانم با افراد خبره مشورت کرده باشند، اما قبل از این باید یک کار تحقیقاتی در مورد آنها انجام شود تا بدانند که اصلا بازسازی گروهی و یک باره این همه خودرو به صلاح است یا خیر؟ آیا واقعا نیاز به بازسازی مثلا خودروی بیتزارینی با بدنه آلومینیومی و ارزشی در حدود ۱ میلیون دلار هست؟ اگر قرار به حفظ اصالت خودرو است، نباید حتی رنگ آن کمی تیره و یا روشنتر شود.»
گفته میشود بعضی از خودروهای این مجموعه بدنه آلومینیومی دارند و یا بخشی از قطعات بدنه آنها آلومینیومی است. صافکاری و نقاشی روی این بدنهها تخصص و تجربه میخواهد و به همین دلیل اگر خودرو دست نخوره باشد، در دنیا کسی برای یک اشکال کوچک این خودروها را بازسازی نمیکند. این موضوع را دیگر همه دنیا می دانند که خودروی دست نخورده با شرایط نسبتا ایدهآل ارزشی بالاتر از یک خودروی بازسازی شده دارد.
ریشارد در خصوص تودوزی خودروهای بازسازی شده نیز عقیده دارد: «برای مثال شما وقتی قصد دارید تودوزی یک آلفارومئو دهه ۵۰ میلادی یا یک خودروی انگلیسی مثل رولزرویس را بازسازی کنید، باید چرم یا پارچه مناسب این کار را از نوع اصلی و از سازنده یا مؤسساتی که برای این خودروها تولید می کنند، سفارش بدهید. نه این که از هر نوع چرم طبیعی داخلی برای آن استفاده کنید.»
همچنین حمید کوشانفر از پیشکسوتان اتومبیلرانی کشور نیز در خصوص تغییر رنگ بدنه پورشه ۹۳۴ مکس موریتز که از نظر معنوی برای جامعه اتومبیلرانی کشور ارزش بالایی دارد به دنیای خودرو گفت: «اصلا نمی توانم باور کنم، خودرویی که در ایران نزدیک به ۴۵ سال سابقه دارد و اهالی ورزش اتومبیلرانی آن را با رنگ مشکی و رینگ های خاص BBS می شناسند، حالا به رنگ دیگری درآمده باشد. متاسفم که شناسنامه ایرانی این خودرو را از آن گرفتهاند و حالا ما یک پورشه آلمانی داریم مثل همه پورشه های دیگر در خیابان. در حالی که این خودرو اواخر سال ۵۶ یا اوایل سال ۵۷ با رنگ مشکی وارد ایران شد تا در مسابقات اتومبیلرانی کشور شرکت کند. باید از مسئولان مربوطه بپرسند هدف از بازگرداندن رنگ بدنه این خودرو به تاریخچه ای که مربوط به یک کشور دیگر است، چیست؟ »
این قهرمان پیشکسوت اتومبیل رانی در پایان گفت: «واقعا ای کاش مسئولان مربوطه توضیح دهند که در طول این سالها از این امانت های گران بهای مردم در چه شرایطی و با کدام استانداردهای موزهداری جهان مراقبت شده است و حالا چرا بدون مشورت با اهل فن به فکر بازسازی این سرمایههای تاریخی افتادهاند؟ »
گفتنی است بنا به نظر کارشناسان مجموعه بیش از ۲۰۰ خودرو و چند دستگاه موتورسیکلتی که در اختیار این موزه قرار دارد، با توجه به ماهیت تاریخی و فرهنگی که دارند، باید در اختیار سازمان میراث فرهنگی قرار بگیرند تا ضمن حفظ اصالت و البته مستندسازی تاریخچه آنها، به یکی از جاذبههای توریستی کشور بدل شوند.
آیا بازسازیها غیرتخصصی است؟
این سرمایه ملی عظیم که شامل بیش از ۲۰۰ دستگاه خودرو، چند موتورسیکلت و کالسکههای قدیمی میشود به عقیده برخی کارشناسان در چند ماه اخیر وارد یک چرخه بازسازی غیرکارشناسی شده است. شاید این ادعا و نگرانیها به این دلیل است که در مورد زمان و نحوه بازسازی گنجینههای ملی، اطلاعاتی از قبل منتشر نشده و این اقدام در سکوت خبری آغاز شده است.
این روزها شایعاتی مبنی بر احتمال از بین رفتن اصالت خودروهایی چون پورشه ۹۳۴ مکس موریتز و همچنین تلاش برای رنگ کردن لامبورگینیهایی که رنگ فابریک دارند به گوش میرسد. در میان این شایعات حتی شکسته شدن شیشه جلو فراری سوپر فست ۵۰۰ نیز شنیده میشود.
بر اساس آنچه تا کنون به صورت غیر رسمی در فضای مجازی منتشر شده گفته میشود صافکاری، نقاشی و بازسازی تعدادی از این خودروها در یک محل به صورت گروهی انجام شده است!
در حالی که برای بازسازی یک خودروی کلاسیک پرتیراژ مثل یک شورولت کامارو سعی می شود قطعات اورجینال و مربوط به همان سال ساخت تهیه شود، و در این میان کسی نمیداند تودوزی خودروهای خاص این مجموعه با کدام متریال و توسط چه کسانی تهیه و نصب میشود؟