به گزارش «اخبار خودرو»،کارشناسان حوزه خودرو درخصوص این روزهای صنعت و بازار خودرو معتقدند؛ خودروسازی کشور در بحران به سر میبرد که دلایل متعددی ازجمله سیاستگزاریها و کاستیهای مدیریتی دارد. هرچند به نظر میرسد دولت سیزدهم با توجه به روش انتخاب کابینه خود بخواهد تغییرات شگرفی را در تمام پستهای دولتی و زیرمجموعهها بهوجود آورد، اما اینکه تا چه اندازه سیاستهای کلی در این صنعت تغییر کند، محل سوال است. در این خصوص، سعید مدنی؛ مشاور ارشد صنعت خودرو و مدیرعامل اسبق گروه خودروسازی سایپا با اشاره به پیماننامه وزیر صمت به روزنامه «دنیایخودرو» گفت: «دو برنامه کوتاه و میان مدت آقای فاطمیامین معضلات بسیار مهم و تاثیرگذاری را در صنعت خودرو بهخصوص در زمینه خصوصیسازی بنگاههای بزرگ خودروساز مورد توجه قرار داده است. البته اگر از ظرفیت خودروسازی در ایران استفاده کنیم، حتما به ظرفیت مدنظر داخلی خواهیم رسید که این امر ناشدنی نیست.» وی افزود: «خرید خودروهای داخلی نیز از نظر فرهنگی نیز رشد و ارتقا پیدا کرده است و اکنون مردم از خودروهای باکیفیت استقبال میکنند.»
قیمت محصولات داخلی متاسفانه با شیب بسیار تندی گران شده است. آیا نرخ محصولات خودروسازان در بازار تعدیل خواهد شد؟
باید شرایط مالی شهروندان را هم در نظر گرفت؛ اگر خودرو گران شود، بسیاری از اقشار جامعه نمیتوانند سوار خودرو شوند. یکی از شاخصهای رفاهی در دنیا سرانه خودرو است. من به خاطر دارم همواره بین آلمان و آمریکا درخصوص سرانه خودرو رقابت بوده تا اعلام کنند وضعیت رفاهی کشورشان بهتر است.
یکی از موضوعاتی که در رسانهها مطرح میشود، مقایسه موتورسیکلتسازی با صنعت خودرو است؛ به نظر میرسد شرکتهای موتورسیکلتسازی روزبهروز محصولات جدیدتر و باکیفیتتری در سبد مشتریان میگذارند و از سود متقابل بهره میبرند. در مقابل به اعتقاد برخی کارشناسان صنعت خودرو مشغول درجا زدن است و خودروهای جدید نیز هنوز در ابتدای راه هستند. زیرا برخی از آنها در بحث پیشرانه بهروز و راضیکننده نیستند و هنوز هیچکدام قابلیت تولید انبوه با گیربکس اتوماتیک را ندارند. نظر شما خصوص این قیاس چیست؟
واقعیت این است صنعت خودرو براساس بودجه و تجهیزاتی که دارد، توانسته است خود را سرپا نگهدارد. اینکه میگویند «وقتی ما توانستیم فلان کار را در بهمان صنعت انجام دهیم، پس چرا در خودروسازی نمیتوانیم؟» پاسخش روشن است.
زیرا شرایط آن صنعت با این صنعت متفاوت است و از نظر بودجهای مشکل ندارند. ولی این صنعت مشکلات متعددی دارد و توجهی که به آن صنایع میشود، قطعا به صنعت خودرو نمیشود.ا
برخی کارشناسان گلایههای فعالان خودروسازی را بهانهای برای توجیه کمکاری آنان میدانند. آیا شما با ایشان همنظر هستید؟
البته که خیر! اینها بهانه نیست؛ مدیران صنعت خودرو ایران خوب کار میکنند و این صنعت در همین حد که خودش را سرپا نگهداشته، با توجه به زیرساختهایی که داشته؛ هنر کرده است. اما به دلیل دولتی بودن روزبهروز وضعیت آن بدتر میشود.
انتخاب مدیران خودروسازیها در دولت دوازدهم چه میزان با معیارهای استاندارد انتخاب یک مدیر در مقیاس خودروسازان ایران مطابقت داشته است؟
در دهه 60 وقتی میخواستند برای صنعت خودرو کشور یک مدیرعامل انتخاب کنند، مصاحبههای تخصصی داشت تا حکمی صادر شود. اما بعدها این شیوه برافتاد. طی چندسال گذشته پیکره شرکتهای دولتی هر روز از روز قبل بزرگتر شده و دولت دخالت در مدیریت این بنگاهها بیشتر شده است؛ وقتی هم که دولت بنگاهدار باشد، نمیتواند نظارت انجام دهد.
چرا خودروسازان ایرانی در ایجاد بازارهای منطقهای در مقایسه با همتایان خارجی خود موفق عمل نکردهاند؟
ما در ایران سعی میکنیم استادنداردهای اروپایی را رعایت کنیم که 20 تا 30درصد ضعیفتر از استانداردهای آمریکایی هستند و این موضوع موجب میشود صنعت خودرو ما درخصوص صادرات دچار بحران
شود.
این در حالی است که خودروسازان در دنیا همواره چند قدم جلوتر از الزامات قانونی باید حرکت کنند تا بتوانند مزیتهای خود را به رخ رقبا بکشند. اما متاسفانه در ایران به دلیل دولتی بودن مدیریت خودروسازیها این اتفاق رخ نمیدهد.
چه پیشنهادی برای دولت سیزدهم درخصوص کاهش معضلات صنعت خودرو کشور دارید؟
دولت سیزدهم باید بتواند جلو رشد روزافزون پیکره خود را بگیرد. هیچ دولتی با این شرایط قدرت هدایت صنایعی مانند خودرو را ندارد و باید خود را سبک کند و هرچقدر سبکتر شود، قویتر خواهد شد. همانطور که در چند روز اخیر شاهد بودیم، دولتی که با حضور وزیر اقتصاد در گمرک توانست شرایط دردسرساز درخصوص قوانین گمرکی، مسائل مالی، محیط زیست، استاندارد را تغییر دهد، بهطور حتم میتواند معضلات دیگری را نیز کنترل کند.
راهکار میانمدت آقای فاطمیامین، تولید سه میلیون دستگاه خودرو در سال 1404 است. آیا خودروسازان داخلی توان اجرایی این برنامه وزیر صمت را دارند؟
برای اجرای این امر یکسری زیرساختها باید در اختیار مدیران خودروسازیها قرار گیرد. اما اصلاحات ساختاری همواره با مقاومت و مخالفت افکاری عمومی مواجه بوده و انتظار این است که این اصلاحات بدون فشار به مردم صورت گیرد. در بدنه صنعت خودرو هم شاهد مقاومت در برابر اصلاح ساختار هستیم.
آیا با خصوصیسازی خودروسازان در شرایط فعلی صنعت موافق هستید؟
گره مشکلات خودروسازان در مالکیت خصولتی و مدیریت دولتی است. برای رفع این مشکل باید این بنگاهها به دست اهل فن آن سپرده شوند. به عقیده من، باید مدیرانی در صنعت خودرو انتخاب شوند که نهتنها اهل فن باشند، بلکه ذینفع، سهامدار، عضو هیاتمدیره و حتی اعضای زیرمجموعه شرکتهای پاییندستی هم نباشند. تنها چنین افرادی صلاحیت حضور مدیریتی در روند خصوصیسازی شرکتهای خودروسازی را دارند. این افراد همچنین باید معتقد به انجام این کار در یک چارچوب زمانی مشخص باشند. در مرحله بعد برای خصوصیسازی باید مانیفست مشخصی داشت که در آن گفته شود در خصوصیسازی چه مراحلی را باید طی کنیم. یعنی اگر میگوییم خصوصیسازی، منظور این نباشد که فقط یک بنگاه را به بخش خصوصی واگذار کنیم و کنترلی بر آن نباشد. پس شرایط واگذاری باید قانونمند باشد.