قطعه‌سازان

بدهی خودروسازان به قطعه‌سازان موضوع جدیدی نیست. ده‌ها هزار میلیارد تومان بدهی خودروسازان به قطعه‌سازان، رقم بسیار بزرگی است که کار را برای هر تولیدی سخت می‌کند و حتی ممکن است به توقف فعالیت صنایع بینجامد.

به گزارش «اخبار خودرو»،بدهی خودروسازان به قطعه‌سازان موضوع جدیدی نیست. ده‌ها هزار میلیارد تومان بدهی خودروسازان به قطعه‌سازان، رقم بسیار بزرگی است که کار را برای هر تولیدی سخت می‌کند و حتی ممکن است به توقف فعالیت صنایع بینجامد.

اما موضوع اصلی این است که با وجود ارقام درشت بدهی و نبود نقدینگی، قطعه‌سازان چگونه به تولید ادامه می‌دهند؟ این روند باعث شده است بسیاری از قطعه‌سازان کوچک‌تر در سال‌های اخیر به تعطیلی کشانده شوند. طی سال‌های اخیر یک‌سوم از کل قطعه‌سازان کشور تعطیل یا نیمه‌تعطیل و همچنین ورشکسته شده‌اند. در چنین شرایطی بسیاری کارشناسان و فعالان، بحث ادغام قطعه‌سازان را مطرح می‌کنند. هرچند این مساله نیز در شرایط فعلی کشور شاید گزینه چندان قابل‌توجهی نباشد. درخصوص این مسائل و بحث صرفه اقتصادی یا عدم آن برای تولید یا واردات قطعه از کشورهای دیگر ازجمله چین با آرش محبی‌نژاد، دبیر انجمن صنایع همگن قطعه‌ساز کشور به گفت‌وگو پرداختیم.

رقم بدهی خودروسازان به قطعه‌سازان بیش‌از ۸۰هزار میلیارد تومان عنوان شده، این رقم تا چه اندازه دقیق است؟

رقم بدهکاری خودروسازان به قطعه‌سازان به ۷۰هزار میلیارد تومان رسیده است. اما قسمتی از این بدهی یعنی معادل ۲۵هزار میلیارد تومان آن در قالب قراردادهای سه‌جانبه، ال‌سی داخلی، قراردادهای خرید دین و اوراق گام تعیین تکلیف شده است. بنابراین مانده مطالبات قطعه‌سازان از خودروسازان که تعیین تکلیف نشده، قریب ۴۵هزار میلیارد تومان است که از این میزان ۱۲هزار میلیارد تومان معوق و تعیین تکلیف نشده درنتیجه حجم مطالبات بسیار بالاست.

قطعه‌سازان چگونه با چنین طلبی و نبود نقدینگی همچنان به تولید ادامه می‌دهند؟

این‌که چطور قطعه‌سازان در این شرایط و با این حجم از طلبکاری به تولید ادامه می‌دهند، یک پاسخ دارد؛ چون چاره‌ای ندارند. به این دلیل که قطعه‌سازان همواره بدهکار بانک، زنجیره تامین و طلبکاران خود هستند. بنابراین قطعه‌سازان چاره‌ای ندارند. به‌طور کلی زنجیره تامین خودروسازان طولانی است و اگر یک حلقه از این زنجیره کار را متوقف کند، هم کار بالادست و هم کار پایین‌دست متوقف می‌شود. فشار و تعهدات آن‌قدر زیاد است که امکان توقف به این راحتی نیست. از طرف دیگر قرارداد با خودروسازان یک قرارداد یک‌طرفه است. یعنی هرچقدر هم که خودروساز در قرارداد خبط کرده و تعهد خود را عمل نکند، اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد. اما به محض این‌که قطعه‌ساز کوتاهی کند، جرایم سنگین، لغو قرارداد و بلوکه‌کردن مطالبات در انتظارش خواهد بود.

با توجه به چنین رقم بالایی از بدهی اصولا چگونه همچنان تولید قطعه برای خودروسازان صرفه اقتصادی دارد؟ آیا اساسا در این بخش صرفه‌ اقتصادی وجود دارد؟

تولید برای قطعه‌سازان در خیلی از موارد صرفه اقتصادی ندارد و به همین دلیل است که شاهد فرار سرمایه‌گذاران قطعه‌سازی هستیم. نزدیک یک‌سوم قطعه‌سازان هم تعطیل و نیمه‌تعطیل هستند و بسیاری هم ورشکسته شده یا به‌طور کامل کسب‌وکار را جمع کرده‌اند. تقریبا کل سود عملیاتی یک شرکت قطعه‌ساز را هزینه‌های مالی و هزینه‌های عدم تعهد نقدینگی خودروساز می‌بلعد و از بین می‌برد. خودروسازان هم زیان سنگین انباشته دارند.

بسیاری معتقدند بحث تامین برخی قطعات (نه همه قطعات) از چین و بسته‌بندی و عرضه آن به نام جنس ایرانی سبب شده همچنان روند تولید در صنعت خودرو سرپا بماند. اصولا این روند در صنعت خودرو در گذشته و حال به چه صورت بوده است؟

در این مورد باید گفت چنین چیزی را به‌صورت رسمی تایید نمی‌کنیم. اما ایراد کار صرف‌نظر از عدم نظارت و خطا و شاید بداخلاقی برخی قطعه‌سازان و همکاران قطعه‌ساز ما این است که این اقدام صرفه دارد. اصولا این‌که چرا واردات قطعه از چین و بسته‌بندی در داخل صرفه اقتصادی دارد و تولید داخلی صرفه ندارد، باید بررسی شود. باید سراغ جواب این سوال اساسی رفت که به چه دلیل زمانی که وضعیت ارزی کشور خوب است، واردات صرفه اقتصادی دارد؟ درحال‌حاضر وضعیت ارزی مناسب نیست و تقریبا می‌توان گفت واردات به میزان حداقل خود رسیده و نهضت ساخت داخل در پیش گرفته شده است. اما چند وقت دیگر که تحریم‌ها برداشته و وضعیت ارزی دوباره متعادل شود، دوباره همه این موارد فراموش می‌شود و قطعه‌سازانی که زحمت بسیاری برای تولید داخلی انجام داده‌اند، قربانی وفور ارز در داخل می‌شوند. متاسفانه سیل واردات به حدی زیاد می‌شود که نه‌تنها تولید داخل را از بین می‌برد، بلکه با منطق اقتصادی برای قطعه‌ساز هم صرفه با این است که از چین قطعه‌ وارد کند و در داخل بسته‌بندی انجام دهد.

درحال‌حاضر چه تعداد شرکت قطعه‌سازی فعال هستند و چه تعداد شرکت به‌طور کامل از تولید خارج شده‌اند؟

در رده‌های یک، دو و سه قطعه‌سازی (تی‌یرها) ‍۱۲۰۰ قطعه‌ساز در کشور داریم که حدود ۴۰۰ واحد تعطیل یا نیمه تعطیل هستند و ۸۰۰ واحد نیز به صورت کامل فعال هستند. اما نکته اصلی این است که کل این ۸۰۰ واحد فعال نیز با تمام توان اسمی و توان بالقوه خود کار نمی‌کنند. کل صنعت قطعه‌سازی با نصف ظرفیت و توان خود مشغول به کار است. فعلا شرایط به‌گونه‌ای است که ما شاهد هدررفت سرمایه‌گذاری ملی هستیم.

خروج قطعه‌سازان از بحث تولید و ازسرگیری واردات قطعات داخلی‌سازی‌شده چه تاثیری بر صنعت خودرو دارد؟

یک‌سری قطعات مزیت مطلق ساخت داخل دارند. یعنی یک‌سری قطعات هم کیفیت بسیار بالایی دارند و هم قیمت بسیار پایین و رقابتی دارند. بنابراین در صورت واردات، قیمت تمام‌شده آن‌ها بالا خواهد رفت و وابستگی صنعتی دوباره ایجاد خواهد شد. بدین ترتیب، این استقلالی که از برکات تحریم کشور بوده است، از بین خواهد رفت.

آیا روند مجموعه‌سازی که در سال‌های اخیر در صنعت قطعه شکل گرفته، باعث نابودی قطعه‌سازان کوچک شده یا باعث تحول آن‌ها شده است؟

ما هنوز به آن‌صورت مجموعه‌ساز نداریم و هنوز تی‌یرینگ به‌طور کامل در صنعت قطعه‌سازی پیاده نشده است. اگر قرار باشد مجموعه‌سازی، تی‌یرینگ، مگاماژول‌ها و مگاساپلایرها در قطعه‌سازی فعال شوند، یک‌سری پیش‌زمینه‌ها نیاز است. از همه مهم‌تر قوانین ضدانحصاری در این خصوص است. یعنی بتوان با قوانین ضدانحصار جلوی بلعیده شدن یک‌سری قطعه‌سازان توسط قطعه‌سازان دیگر گرفته شود. در این زمینه، قوانین و مقررات بالادستی بسیاری نیاز است که باید به آن پرداخته شود.

به‌طور کلی چشم‌انداز صنعت قطعات خودرو در کشور چگونه پیش‌بینی می‌شود؟ آیا به سمت ادغام شرکت‌های خرد حرکت می‌کنیم یا شاهد از بین رفتن شرکت‌های ضعیف خواهیم بود؟

بحث ادغام بنگاه‌های اقتصادی بحث کلاسیک اقتصادی است. در جایی که به‌صرفه باشد و هزینه‌های دستمزد و سربار غیرمستقیم و همچنین امکان تجمیع هزینه‌های ثابت وجود داشته باشد، در تیراژ بالاتر این هزینه‌ها سرشکن خواهد شد. بنابراین در این شرایط ادغام توجیه بالاتری دارد. اگر برای هزینه‌های ثابتی مانند مدیریت، بازرگانی و... بتوان شرکت‌ها را ادغام کرد، قطعا راهکار اقتصادی مناسبی است. اما این مساله را نباید با دستور پیش ببریم. تجربه نشان داده است؛ در هر مساله اقتصادی که دستور وارد شده، کار از فضای خودش خارج شده است. فضای کسب‌وکاری باید صاحبان کسب‌وکار و صنایع را به سمت ادغام حرکت دهد. ضمن این‌که باید حمایت قانونی رخ دهد. اگر این اتفاق رخ دهد، موفق خواهیم بود در غیر این‌صورت، مشکل خواهیم داشت و موجب از بین رفتن قطعه‌سازان کوچک خواهد شد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 14 =