صنعت خودرو در سال جاری با ابرچالشهایی مواجه شده که به گواه فعالان و کارشناسان این صنعت طی دهههای اخیر با آن مواجه نشده است. بسیاری این صنعت را در لبه پرتگاه میبینند. از قیمتگذاری دستوری تا تصمیمات و سیاستگزاریهای عجیب و البته اشتباه کار این صنعت را به جایی رسانده است که جز زیان چیزی تولید نمیکند. براساس آخرین حسابرسیهای انجامشده دو خودروساز بزرگ کشور، بیشاز ۲۰۰هزار میلیارد تومان زیان برای آن ها به ثبت رسیده است. خودروسازان کشور عملا ورشکسته هستند و در شرایط عادی باید این دو خودروساز به کار خود پایان میدادند. این روند نتیجه مجموعهای از سیاستهای نادرستی بوده که طی سالها بر این صنعت اعمال شده و در یکی دو سال اخیر این مساله بسیار حادتر و پررنگتر دیده میشود. تاجاییکه صورتهای مالی منتشرشده روی سایت کدال، نشاندهنده زیان خالص ۹هزار میلیارد تومانی ایرانخودرو در فصل بهار است که ۹برابر مدت مشابه پارسال بوده است. درخصوص وضعیت صنعت خودرو و بازار و شرایط پیش روی این دو بخش از اقتصاد با امیرحسن کاکایی، فعال و کارشناس حوزه خودرو به گفت وگو پرداختیم.
وضعیت صنعت خودرو را طی سال جاری و همچنین سالهای اخیر چگونه ارزیابی میکنید؟ اوضاع این صنعت مهم را به لحاظ قیمتگذاری، استانداردها و... چگونه میتوان تحلیل کرد؟
من در سی سال گذشته که از کارگری شروع کردم و همچنین طی ۱۰ گذشته که صنعت خودرو را مستقیما رصد کردهام، روش مدیریتی حاکم بر این صنعت و سیاستهای موضوعه برای آن را تاکنون به این بدی ندیدهام. وضعیت سیاستگزاری در صنعت خودرو در شرایط فعلی بسیار نامناسب است. تابهحال اینقدر جامعه را علیه یک صنعت نشورانده بودند. ظاهرا درحالحاضر برخی سیاستمداران و همچنین برخی از وکلای مجلس تمام قوای خود را به کار بردهاند تا صنعت خودرو را زمین بزنند. جو بسیار بدی علیه صنعت خودرو ایجاد کردهاند. برعکس یک جوی هم ایجاد کردهاند که اگر فردا خودرو دستدوم وارد کشور شود، مملکت نجات پیدا میکند. بنابراین در یک کلام هیچگاه وضعیت صنعت خودرو تا به این اندازه فاجعهآمیز نبوده است.
این روند در گذشته هم وجود داشته اما چرا این بار این حد وضعیت خودروسازی بههم ریخته است؟
هرچند زمانی که انقلاب به ثمر رسید، من کودک بودم؛ اما به یاد ندارم طی این ۳۰، ۴۰ سال اخیر اینچنین صنعت و تولید داخلی کشور را با چالش مواجه شده باشد تا برای رفع برخی موانع به واردات متوسل شوند. متاسفانه این سیاست بارها دیده شده و بسیار خطرناک است. با اداره استاندارد صحبت میکنند که هیچ استانداردی را پیش روی واردات خودروهای دستدوم قرار ندهید. این اقدام درستی نیست. بررسی کنید و ببینید کدام کشور که مدعی پیشرفت، توسعه و رشد اقتصادی بوده اینگونه صنعت خود را زمین زده است.
آیا این روند در نهایت منجر به زیان بیشتر خودروساز خواهد شد؟ در نهایت خودروساز به کدام سمت خواهد رفت؟
طبیعی است بعد از ۱۰ سال، ضرباتی که تحریمهای خارجی و داخلی بر پیکر صنعت خودرو زدهاند، صدها هزار میلیارد تومان زیان روی دست خودروسازیها گذاشته و البته آنها را به خاک سیاه نشانده است. البته هرچند وقت یک بار به یُمن تورم موجود در اقتصاد، داراییهای خودروسازان تجدید ارزیابی میشود و روی کاغذ با افزایش سرمایه از محل این تجدید ارزیابی، از زیان خارج میشوند و به نوعی مشکلات را زیر اعداد و ارقام پنهان میکنند. اما نتیجه این روند زیاندهی را در بورس دیدهایم و میدانیم چه چالشهایی ایجاد میکند.
در این شرایط بازار خودرو هم جالب توجه است. بازار در یک سکوت و رکود ترسناکی فرو رفته است. البته این روند برای مشتری مناسب خواهد بود. اما از دید کلانتر این رکود را چگونه ارزیابی میکنید؟ دلیل اصلی آن چیست؟
اینکه بازار چرا درحالحاضر آرام گرفته است، به چند دلیل است؛ یک مورد به دلیل اخباردرمانی است که آقایان در پیش گرفتهاند. مورد دوم که از مورد اول مهمتر بوده، این است که درحالحاضر بانک مرکزی توانسته نرخ ارز را روی ۴۸ تا ۴۸ هزار و ۵۰۰ تومان در بازار آزاد تثبیت کند. خودرو هم متناسب با این نرخ ارز، کاهش قیمت داشته است. بنابراین بهدلیل کاهش نرخ ارز و گفتاردرمانی مسئولان فعلا بازار راکد است. در نتیجه هیجانی در بازار نیست.
این رکود را میتوان خوب یا بد در نظر گرفت؟
اینکه شرایط خوب است یا بد را نمیتوان خیلی دقیق بیان کرد. اما اگر همراه با این قضایا درآمد ارزی دولت بالا برود و بتواند قیمت را پایینتر از این یا حداقل در همین نرخ ثابت کند، میتوان گفت این شرایط خوب است. اما میتوان حقایق دیگری در کنار این مساله قرار دارد و آن را بهکل دیگری تحلیل کرد؛ اینکه دائما قیمتها را بالا و پایین میکنیم و شورای رقابت و رئیسجمهور و... راضی و ناراضی میشوند، شرایط را برای صنعت خودرو بسیار سختتر خواهد کرد.
در این صورت صنعت خودرو با چه چالش جدیدی مواجه خواهد شد؟
در این شرایط صنعت خودرو با یک رکود سنگین سرمایهگذاری هم مواجه خواهد شد. درحالیکه ما نیازمند یک تحول بزرگ در صنعت خودرو هستیم، چون دنیا درحال متحول شدن است، اما عجالتا استراتژی بقا را دنبال میکنیم و در حال دست و پا زدن هستیم. بنابراین پیشبینی میکنم بهزودی اقتصاد این صنعت با چالش جدیتری مواجه خواهد شد.
بههرحال مملکت باید از جایی پول دربیاورد. وقتی کاری کنید صنایع در خواب فرو بروند، بهعنوانمثال وقتی شما مرغدار را با واردات تحتفشار قرار میدهید میکنید یا وقتی صنعت خودرو را با چالش واردات روبهرو میکنید و بهطورکلی صنایع دیگر را با این شرایط مواجه میکنید، خودبهخود درآمد کشور کاهش پیدا میکند.
بنابراین میتوانیم پیشبینی کنیم در ششماهه دوم با چالشهای بسیاری در حوزه خودرو و البته کل اقتصاد مواجه خواهیم شد. اصولا میبینیم سرمایهگذاری در کشور وجود ندارد و همه پالسهایی که سیاستگزاران منتشر میکنند این را به افراد نشان میدهد که تولید کارآفرینانه و صنعتی به درد نمیخورد، بلکه دلالی بهترین کار است. همه متوجه این موضوع شدهاند. بورس هم این وضعیت را نشان میدهد. مردم هوشیار و عاقل هستند و میدانند کجا باید سرمایهگذاری کنند. میبینیم که بورس یا منفی است یا رشد بسیار کمی دارد. در بازار و صنعت خودرو هم این پالسها ازسوی فعالان و مردم بهخوبی درک میشود.
اگر این گفتاردرمانی و بحث کنترل ارز ادامه پیدا نکند یا جواب ندهد، چه اتفاقی برای بازار خودرو خواهد افتاد؟
قطعا شاهد یک جهش فنروار در این بخش خواهیم بود. اما باید دعا کنیم گفتاردرمانی در کنار سیاست خارجی که به کار میبرند جواب بدهد. اگر این روند جواب ندهد، دوران سختی را پیش رو خواهیم داشت. سال گذشته هم این وضعیت وجود داشت، اما نسبت به امسال شرایط بهتر بود؛ سال گذشته تا اوایل مهر و آبان بازار خودرو در رکود بود و گفتاردرمانیها هم جواب میداد. بعد از گفتاردرمانیها، طی ماه آذر و دی قیمتها دوباره افزایش یافتند. حتی شب عید سال گذشته قیمت خودرو معادل دلار ۷۰هزارتومانی شد. اما در ادامه و در سال جدید بازار مدیریت شد و قیمتها به دلار ۴۸هزار تومانی رسید. درحالحاضر اگر خودرو پژوپارس را قیمت میگیرید کمی بیشاز ۴۸۰میلیون تومان شده است. یعنی بازار مدیریت شده است. بههرحال بخشی از منابع ارزی آزاد شده و حتما پولهایی در حال ورود به کشور هستند که قیمت ارز کنترل شده است. البته نکته مهم این است که مصرف ارز را هم کنترل کردهاند. این خود یک معنی خوب و یک معنی بد دارد؛ معنی خوب آن این است که نرخ ارز کنترل شده است. معنای بد هم این است که تولید را خواباندهاند. وقتی یک صنعت مثلا در ماه به ۱۰۰میلیون دلار پول احتیاج دارد، اما شما به آن تنها ۱۰میلیون دلار پرداخت میکنید، یا محصول نهایی با کاهش کیفیت مواجه میشود، یا تیراژ کاهش مییابد. در هر صورت این دو مورد به ضرر مردم تمام خواهد شد.
یعنی کنترل نرخ ارز به قیمت کاهش کمی و کیفی تولید انجام شده است؟
بله؛ تولید بسیار کند شده است. مسئولان مصاحبه میکنند و میگویند که ارز را در اختیار صنایع قرار میدهیم. بله؛ درست میگویند، اما به جای ۱۰۰میلیون دلار، ۱۰میلیون دلار و بهجای دلار ۲۸هزار تومانی، دلار ۴۸ هزار تومانی به دست صنایع میرسد. این روند حتما باعث ایجاد چالش جدی خواهد شد. نمونه این مساله را در قیمت مرغ و گوشت میبینیم. چهار هفته پیش یکی از معاونان وزیر کشاورزی اعلام کرد اگر قیمتها را کاهش ندهید، مرغ وارد میکنیم. بسیار خوب، مرغ هم وارد شد، اما قیمت آن هم در بازار بالا رفت. نتایج این تصمیمات دولت را در مرغ و گوشت خیلی سریع میبینیم و طی دوماهه اخیر شاهد شرایط بازار آن هستیم. اما در صنعت خودرو نتایج تصمیمات اشتباه را شش ماه و یک سال بعد میبینیم.