در روزگاری که صنایع کشور با انبوهی از مشکلات ساختاری و مدیریتی دستوپنجه نرم میکنند، قطعهسازی بهعنوان یکی از ارکان حیاتی زنجیرهتامین خودروسازی، زیر بار شدیدترین فشارها کمر خم کرده است. خاموشیهای پیدرپی و قطعی برق، نبود ثبات در سیاستهای ارزی، عدم تخصیص تسهیلات بانکی، تورم پنهان و ناترازیهای عجیب و غریب در شبکه انرژی، همگی دست بهدست هم دادهاند تا حیات تولید را بهخطر بیندازند. در این میان قیمتگذاری دستوری بهعنوان بلای جان صنعتخودرو منجر به ذوب نقدینگی در چرخه مالی این صنعت شده و فشار تامین مالی به زنجیرهتامین از گذشته بیشتر شده است.
اما در این میان، پرسش مهمتر این است که آیا سیاستگزاران و نهادهای مسئول واقعا متوجه عمق بحران هستند یا هنوز در روزمرگیهای خود غوطهورند؟ بسیاری از فعالان صنعتخودرو معتقدند که زنگ خطر توقف تولید یا مونتاژ خودرو به صدا در آمده و هنوز برنامهای مبتنی بر این شرایط جهت کنترل بحران در این صنعت تدوین و تهیه نشده است. از همین رو با «علی چنگی»، مدیرعامل گروه پژوهش صنعت مدرن بهعنوان بزرگترین تولیدکننده چراغ خودرو در کشور به گفتوگو پرداختیم که شرح آن در ادامه میآید؛
در حال حاضر شاهد قطع گسترده برق و افت شدید انرژی در بخشهای مختلف تولیدی هستیم. این بحران چقدر روی تیراژ تولید و زیرساختهای صنعت قطعهسازی تاثیر گذاشته است؟ آیا ناترازی انرژی سبب افت تولید میشود؟
من معمولا خوشبین هستم و سعی میکنم بهمسائل امیدوارانه نگاه کنم. اما واقعیت این است که عمق مشکلات آنقدر زیاد شده که نمیشود با نگاه سطحی آنها را بررسی کرد. کاهش بهرهوری سازمانها و واحدهای تولیدی بین ۳۰ تا ۵۰ درصد است که در حقیقت این یک فاجعه است. ما دستگاههای بسیار پیشرفتهای در خطوط تولید خود داریم؛ از حدود ۵۰ ربات گرفته تا ۱۰۰ دستگاه تزریق و همچنین سیستمهای آبکاری خلأ که همه آنها با سیستمهای PLC کار میکنند. این PLC ها به شدت نسبت به نوسانات برق حساس هستند؛ روزانه گاهی تا ۱۰ بار قطعی برق بدون اطلاع قبلی داریم.
ما در یکی از بدترین مناطق جغرافیایی از نظر ناترازی برق قرار داریم. این نوسانات و قطعیها خسارات سنگینی به زیرساختها وارد میکند و بهرهوری را به شکل خطرناکی پایین میآورد. عمق این فاجعه را هیچکس جدی نمیگیرد و تداوم این شرایط به صنایع و واحدهای تولیدی آسیب غیرقابل بازگشت وارد خواهد کرد.
اگر این نوسانات به تجهیزات و دستگاههای تولید آسیب وارد کند، آیا نهادهایی مثل بیمه یا اداره برق پاسخگو هستند؟
بههیچ عنوان؛ نه بیمه و نه اداره برق هیچ مسئولیتی در قبال قطع برق نمیپذیرند. سوختن دستگاه بهخاطر نوسان برق جزو پوشش بیمهای نیست و شرکت برق هم حتی حاضر نیست صدای ما را بشنود؛ چه برسد به پاسخگویی. برخوردی که دارند اینگونه است؛ «وظیفهای برای تامین برق نداریم، همین که برق میدهیم، باید راضی باشید.» چنین نگاهی و چنین رفتاری، تولید را از بین میبرد. تداوم این شرایط میتواند سبب کاهش تولید و افت درآمد واحدهای تولیدی شود که نتیجه آن مطلوب نیست.
باتوجه به اینکه ناترازی انرژی وضعیت را برای تولید چالش برانگیز کرده است، آیا خودروسازان همکاری لازم را دارند یا اینکه همچنان جریمهها پابرجاست؟
خودروسازان هم از این شرایط آسیب دیدهاند، کاهش تولید در واحدهای تولید خودرو بسیار مشهود است. نه فقط قطعهسازان، بلکه خودروسازها هم با مشکلات خاص خودشان درگیرند. قطعی برق، کاهش تولید، عدمتامین قطعه توسط زنجیرهتامین، وجود اختلاف میان قطعهساز، خودروساز و دولت؛ اینها شرایطی را بهوجود آورده که بهتنهایی برای نابودی یک صنعت کافی است. ولی ما در کنار همه این موارد همچنان مشغول تولید محصول هستیم.
در شرایط فعلی وضعیت نقدینگی زنجیرهتامین چگونه است؟ آیا شرایط پرداخت خودروسازان به قطعهسازها بهبود پیدا کرده؟
بهبودی در شرایط حاصل نشده است؛ در واقع زنجیرهتامین در بدترین شرایط نقدینگی طی چند سال اخیر قرار دارد. خودروسازها بهدلیل کاهش فروش، مشکلات قیمتگذاری دستوری و عدم توانایی در تامین منابع مالی به قطعهسازان بدهکار ماندهاند.
بسیاری از تولیدکنندگان نسبت بهوضعیت تخصیص ارز گلایه دارند. آیا این مساله درمورد قطعهسازان نیز صادق است؟ آیا بانکمرکزی با صنعت خودرو همکاری و تعامل مناسبی دارد؟
در زمینه تخصیص ارز، بر اساس اولویتهایی که خودروسازها به وزارتخانه اعلام میکنند، بانکمرکزی همکاری میکند. اما مشکل اصلی جای دیگری است؛ ما پروندههایی داریم که تایید شدهاند، اما بهدلیل نبود نقدینگی، خودروسازها نمیتوانند پیشپرداخت داشته باشند و در نتیجه کل پروژه میسوزد.
صنعتخودرو با بحران نقدینگی مواجه است؛ بهنظرتان آیا تزریق منابع مالی از طرف دولت میتواند به صنعتخودرو و قطعهسازی کمک کند؟
ما با «آمپول تقویتی» نمیتوانیم فعالیت و تداوم تولید داشته باشیم! صنعت باید پویا و درونی توانمند باشد. نمیتوان با صدقه و کمکهزینه صنعت را نگه داشت. دولت اگر میخواهد کمک کند، باید شرایط را منطقی کند. برق را جهانی قیمتگذاری کند، حقوق و سوخت و خدمات را نیز با نرخهای روز دنیا محاسبه کند. درحال حاضر ما ارزانترین سوخت دنیا را داریم، ولی بدترین ترافیک و حملونقل را هم داریم. چرا؟ چون اصول خردگرایی در تصمیمسازیها نادیده گرفته شده و روزمرگی جای آن را گرفته است.
پیشتر شما به بحرانهایی مانند ناترازی انرژی و چالش مالی اشاره کردید؛ با این شرایط آیا قیمت قطعات افزایش پیدا خواهد کرد؟
وقتی بهرهوری پایین میآید، تاثیر مستقیم روی صورتهای مالی شرکتها میگذارد. اگر سازمانها ۳۰ تا ۵۰ درصد از بهرهوریشان را از دست بدهند، وارد حاشیه زیان میشوند. بنابراین افزایش قیمت قطعات اجتنابناپذیر است.
بسیاری از تولیدکنندگان و فعالان صنعتخودرو نسبت به وضعیت تامین مواداولیه انتقاداتی دارند؛ آیا برای شما در این زمینه مشکلی وجود دارد؟
خوشبختانه در تامین مواد اولیه مشکل حادی نداریم. اگر مشکلات نقدینگی و برق حل شود، در بخش مواداولیه تقریبا در وضعیت خوبی هستیم. با تخصیص ارز نیز فعلا مساله خاصی نداریم.
بانکها به عنوان کمککنندههای مالی باید صنایع را حمایت کنند؛ آیا بانکها تسهیلات خاصی را برای صنایع خودروسازی در نظر گرفتهاند یا سیاستها انقباضی است؟
تقریبا هیچ حمایتی نیست. بانکها عملا تبدیل شدهاند به بنگاههای خصوصی که فقط به نفع خودشان بازی را پیش میبرند. میگویند پولت را بیاور اینجا، رسوب بده، بعد شاید بهت وام بدهیم. این رویکرد نه حرفهای است، نه بانکی. این فقط سودجویی است.
پرسش آخر اینکه با این شرایط، کیفیت قطعات و خودرو در سال جاری رو بهافزایش خواهد بود یا کاهش مییابد؟
سیاستهای جدید ایرانخودرو روی کیفیت تمرکز زیادی دارد. تیم جدید واقعا تلاش میکند کیفیت را ارتقا دهد و در این زمینه صداقت دارد. اما زیرساختها و تجهیزات ما فرسوده هستند. ماشینآلات ما عمر ۳۰ ساله دارند. با این وضعیت، حتی اگر اراده هم باشد، کیفیت در حد کرهای و ژاپنی نخواهد بود. باید تکنولوژی و ماشینآلات جدید وارد شود و این نیاز به دخالت وزارت صنعت و حمایت مستقیم دارد. متاسفانه فعلا این اتفاق نمیافتد.