خودروسازان داخلی که با مشکلاتی چون کمبود نقدینگی، فشار هزینههای تولید و محدودیتهای ناشی از تحریمها روبهرو هستند، برای ادامه مسیر نیازمند منابع پایدار و شفاف هستند. در این میان، بازار سرمایه و اجرای اصول حاکمیت شرکتی میتواند نقشی کلیدی ایفا کند؛ چراکه این دو ابزار نه تنها امکان جذب سرمایههای خرد و کلان را فراهم میکنند، بلکه با ایجاد شفافیت در فرآیندها، اعتماد سرمایهگذاران را نیز افزایش میدهند.
مرتضی افقه، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در گفتوگو با «دنیایخودرو» معتقد است: «اگر زیرساختهای لازم برای اجرای حاکمیت شرکتی فراهم شود، بازار سرمایه میتواند مسیر تازهای برای تامین مالی خودروسازان و رشد تولید در کشور باز کند.»
وی با تاکید بر اینکه بازار سرمایه میتواند یکی از مهمترین مسیرهای تامین مالی صنعت خودرو باشد، گفت: «اجرای درست دستورالعمل حاکمیت شرکتی، بستری برای هدایت سرمایههای خرد و کلان به سمت تولید فراهم میکند.»
وی معتقد است: «با رفع موانع کسبوکار و ایجاد زیرساختهای مناسب، بازار سرمایه قادر خواهد بود منابع مالی مورد نیاز خودروسازان را جذب کرده و رونق تولید را رقم بزند.»
با توجه به شرایط اقتصادی کشور، اجرای دستورالعمل حاکمیت شرکتی چه اهمیتی دارد و چه تاثیری میتواند بر رونق تولید داشته باشد؟
بهطور قطع اجرای درست دستورالعمل حاکمیت شرکتی تاثیر بسزایی در حل مشکلات موجود در اقتصاد کشور دارد. این دستورالعمل میتواند بستری مناسب برای جذب سرمایههای سرگردان فراهم کند و با هدایت صحیح منابع مالی، گام موثری در جهت رونق تولید برداشته شود. درحقیقت، حاکمیت شرکتی بهعنوان یک چارچوب شفاف و کارآمد، امکان ایجاد ارتباط موثر میان بازار سرمایه و بخش تولید را فراهم میکند. با این حال، برای دستیابی به این اهداف باید زیرساختهای مرتبط با اجرای این دستورالعمل فراهم شود. اگر این بسترها آماده نباشند، اجرای ناقص آن نه تنها کمکی به تولید نخواهد کرد، بلکه میتواند منجر به بیاعتمادی سرمایهگذاران نیز شود.
به نظر شما، چرا در سالهای اخیر بازار سرمایه نتوانسته نقش خود را در رونق تولید بهدرستی ایفا کند؟
واقعیت این است که طی چند سال گذشته بازار سرمایه بهشدت تحتتاثیر تحولات داخلی قرار گرفته است. بیتوجهی به بخش تولید و نادیده گرفتن نقش آن در اقتصاد، موجب شد بازار سرمایه نیز دچار مشکل شود. زمانی که بخش مهمی همچون تولید در کشور با چالشهای جدی روبهرو باشد، طبیعی است که بازار سرمایه نیز با بحرانهای متعدد مواجه شود. افزون بر این، تصمیمگیریهای ناگهانی و گاه شتابزده در حوزه سیاستگزاری اقتصادی، فضای اطمینان سرمایهگذاران را تضعیف کرده است. درنتیجه، به جای آنکه سرمایههای خرد و کلان به سمت تولید هدایت شود، بخشی از این منابع از بازار خارج یا به فعالیتهای غیرمولد سوق داده شد.
برای اینکه دستورالعمل حاکمیت شرکتی به شکل موثر اجرا شود، چه پیششرطهایی باید در کشور مهیا شود؟
نخستین گام، فراهم کردن زیرساختهای نهادی و قانونی لازم برای اجرای کامل این دستورالعمل است. اگر ساختارهای حقوقی، نظارتی و اجرایی پشتیبان آن نباشد، نمیتوان انتظار داشت حاکمیت شرکتی کارآمد باشد.
دومین عامل، بهبود فضای کلی کسبوکار است. تا زمانی که موانع تولید برطرف نشود، نظام تصمیمگیری شفاف نباشد و روابط خارجی کشور با محدودیتهای گسترده روبهرو باشد، اجرای دستورالعملها هم نتایج مطلوبی بههمراه نخواهد داشت. بنابراین، باید همزمان با اصلاحات نهادی، موانع تجارت خارجی و تحریمها نیز کاهش یابد تا تولید بتواند جهش لازم را تجربه کند.
بازار سرمایه چه نقشی میتواند در تحقق جهش تولید ایفا کند؟
بازار سرمایه بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای تامین مالی در اقتصاد، جایگاهی کلیدی در تحقق جهش تولید دارد. این بازار با ارائه ابزارهای مالی متنوع، امکان جذب سرمایههای خرد و کلان را فراهم میکند. بنابراین اگر بهدرستی مدیریت شود، بازار سرمایه میتواند کانالی موثر برای اتصال منابع مالی به بخش واقعی اقتصاد باشد. بهبیان دیگر، زمانی که سرمایهها بهجای فعالیتهای غیرمولد به سمت تولید سوق داده شوند، هم صنایع داخلی توان رشد پیدا میکنند و هم بازار سرمایه به پایداری بیشتری میرسد.
بهموانع موجود بر سر راه تولید اشاره کردید. از نظر شما مهمترین چالشهای موجود در این مسیر چیست؟
موانع متعدد و پیچیدهای در برابر تولید وجود دارد. در وهله نخست، تامین منابع مالی پایدار یکی از چالشهای اصلی است. بسیاری از بنگاههای تولیدی بهدلیل کمبود نقدینگی یا عدم دسترسی به تسهیلات ارزانقیمت با مشکل ادامه فعالیت روبهرو هستند. علاوهبر آن، نظام تصمیمگیری در کشور هنوز با چالش شفافیت و ثبات روبهرو است. تصمیمهای ناگهانی در حوزه سیاستگزاری اقتصادی یا تغییرات مکرر قوانین، تولیدکنندگان را دچار سردرگمی میکند. از سوی دیگر، تحریمها و محدودیتهای تجارت خارجی، مسیر ورود مواد اولیه و حتی صادرات محصولات را دشوار کرده است. همه این عوامل دست به دست هم دادهاند تا تولید در کشور نتواند رشد پایدار داشته باشد.
با توجه به شرایط بینالمللی، چه اقداماتی میتواند در بهبود وضعیت تولید و بازار سرمایه موثر باشد؟
به نظر من، یکی از اقدامات اساسی فراهم کردن زمینههای لازم برای ایجاد تبادلات مثبت با کشورهای توسعهیافته است. این تبادلات نه تنها امکان دسترسی به فناوری و دانش روز را برای کشور فراهم میآورد، بلکه زمینه جذب سرمایهگذاری خارجی را هم تقویت میکند. در کنار این موضوع، باید سیاستهای اقتصادی در داخل کشور بهگونهای تدوین شود که ثبات و اعتماد را به سرمایهگذاران بازگرداند. اگر فضای پیشبینیپذیر برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی ایجاد شود، سرمایههای سرگردان بهجای حرکت به سمت فعالیتهای غیرمولد، وارد چرخه تولید خواهند شد.
به عنوان سخن پایانی، چه پیامی برای سیاستگزاران اقتصادی کشور دارید؟
پیام اصلی من این است که نباید بازار سرمایه را با تصمیمگیریهای ناگهانی و غیرکارشناسی دچار چالش کنیم. این بازار اگر بهشکل درست مدیریت شود، میتواند مسیر مناسبی برای تامین مالی تولید و رونق اقتصادی باشد. از سوی دیگر، توجه به اجرای اصول حاکمیت شرکتی ضرورتی انکارناپذیر است. این دستورالعمل میتواند بسترساز شفافیت، کارآمدی و اعتمادسازی در اقتصاد باشد. اگر سیاستگزاران همزمان به رفع موانع تولید، بهبود فضای کسبوکار و اجرای درست حاکمیت شرکتی توجه کنند، بدون شک شاهد رونق پایدار در اقتصاد و جهش تولید خواهیم بود.