در حالیکه مجموع تولید این شرکت با افت سه درصدی و فروش با کاهش ۹ درصدی مواجه شد، درآمد عملیاتی پتایر ۲۱ درصد افزایش یافت. این رشد نه از مسیر رونق تولید، بلکه عمدتا به دلیل جهش شدید قیمت تایر طی یک سال گذشته رقم خورده است. عملکرد ۶ ماهه ایران تایر نشان میدهد که شرکت در سطح تولید چندان موفق نبوده است.
در این دوره، مجموع حجم تولید به ۱۴ هزار و ۲۶۹ تن رسید که در مقایسه با ۱۴ هزار و ۶۶۹ تن در دوره مشابه سال گذشته، سه درصد افت داشته است. این کاهش عمدتا ناشی از افت ۱۲ درصدی تولید تایر بایاس بوده، هرچند تولید تایر رادیال سیمی تقریبا بدون تغییر باقی مانده و حتی با رشد ناچیز ۰.۴ درصدی همراه شده است. نوار (فلاپ) نیز با رشد ۶ درصدی در مقیاس تولید نقش چندانی در جبران افت اصلی ایفا نکرده است.
افت فروش ایران تایر به دنبال کاهش تولید
در بخش فروش، تصویر منفیتر است؛ به طوری که حجم فروش کل شرکت با افت ۹ درصدی به ۱۳ هزار و ۵۳۷ تن رسیده، در حالی که در ۶ ماهه سال گذشته شرکت بیش از ۱۴ هزار و ۸۰۰ تن فروش داشته است.
افت فروش در هر سه گروه محصول مشاهده میشود؛ تایر رادیال سیمی ۶ درصد، تایر بایاس ۱۶ درصد و نوار ۲۳ درصد کاهش یافتهاند.
این روند نشان میدهد که کاهش تقاضای بازار و شاید فشار رقابتی در بخش بایاس و نوار، به شکل محسوسی بر عملکرد فروش سنگینی کرده است.
رشد درآمد ایران تایر به لطف افزایش قیمت محصولات با وجود کاهش در تولید و فروش، درآمد شرکت تصویر متفاوتی را ترسیم میکند.
جمع درآمد فروش ایران تایر در نیمه نخست سال جاری به دو هزار و ۵۶۷ میلیارد تومان رسیده که نسبت به دو هزار و ۱۲۵ میلیارد تومان در دوره مشابه سال گذشته، رشد ۲۱ درصدی را نشان میدهد.
این رشد درآمدزایی، خلاف انتظار، ناشی از افزایش حجم عملیات نیست؛ بلکه دلیل اصلی آن جهش قیمت واحد محصولات است.
دادههای قیمتی نشان میدهد که بهای فروش تایر رادیال سیمی طی یک سال ۳۹ درصد افزایش یافته و به بیش از ۱۸۰ میلیون تومان به ازای هر تن رسیده است. تایر بایاس نیز با رشد ۲۱ درصدی قیمت، به بیش از ۲۱۷ میلیون تومان در هر تن رسیده است.
حتی نوار که فروش و تولید آن روند نزولی داشته، در بخش قیمت، رشد ۱۲ درصدی را تجربه کرده است. این دادهها به وضوح نشان میدهد که بخش عمده افزایش درآمد، نتیجه صعود پرشتاب قیمتها در بازار بوده نه بهبود عملکرد تولید یا فروش.
این وضعیت چند نکته اساسی را آشکار میکند. نخست آنکه رشد درآمد ناشی از تورم قیمتی، پایدار و مطمئن نیست و در صورت تغییر شرایط بازار یا کنترلهای قیمتی، میتواند به سرعت بازگردد.
دوم آنکه افت تولید و فروش در کنار افزایش درآمد، نشانهای از ضعف تقاضا و تکیه بیش از حد شرکت بر سیاستهای قیمتی برای جبران این ضعف است.
در نهایت، اگر این روند نزولی در حجم عملیات ادامه یابد، حتی رشد قیمتها نیز نمیتواند در بلندمدت افت سهم بازار ایران تایر را جبران کند. با این حساب باید گفت شرکت ایران تایر در نیمه نخست سال ۱۴۰۴ بیش از آنکه بر رشد تولید و توسعه بازار تکیه کند، از محل افزایش قیمتها توانسته درآمد خود را بالا ببرد.
کاهش ۹ درصدی فروش در برابر رشد ۲۱ درصدی درآمد، تصویری دوگانه از عملکرد این شرکت ترسیم میکند. واقعیت آن است که جهش قیمتها، در کوتاهمدت ناجی درآمدزایی بوده اما افت روند تولید و فروش میتواند در آینده به چالشی جدی برای جایگاه رقابتی این شرکت تبدیل شود.
عملکرد ایران تایر در ششماهه نخست سال ۱۴۰۴ بیش از آنکه نشانهای از رشد واقعی و پایدار باشد، بازتابی از تورم افسارگسیخته و افزایش قیمتهاست. کاهش ۳ درصدی تولید و ۹ درصدی فروش در کنار رشد ۲۱ درصدی درآمد، تصویری متناقض و ناپایدار ایجاد میکند.
این رشد درآمد نه از مسیر توسعه بازار یا بهبود بهرهوری، بلکه صرفا از محل افزایش قیمت واحد محصولات حاصل شده است. چنین الگویی نشان میدهد که شرکت به جای اتکا بر نوآوری، افزایش ظرفیت تولید یا تقویت تقاضا، به سیاستهای قیمتی و شرایط تورمی تکیه کرده است.
این وابستگی خطرناک است؛ چرا که با هر تغییر در سیاستهای کنترلی دولت یا افت قدرت خرید مصرفکننده، میتواند به سرعت به کاهش درآمد و از دست رفتن سهم بازار منجر شود.
به بیان دیگر، ایران تایر در نیمه نخست سال جاری نهتنها نتوانسته جایگاه خود را در بازار تثبیت کند، بلکه با کاهش فروش در تمامی گروههای محصول، نشانههایی از «ضعف تقاضا و عقبنشینی رقابتی» را آشکار کرده است.
اگر این روند ادامه یابد، حتی رشد قیمتها نیز قادر نخواهد بود زیان ناشی از افت تولید و فروش را جبران کند. در مجموع ایران تایر در نیمه نخست ۱۴۰۴ بیش از آنکه بر مسیر توسعه و پایداری گام بردارد، بر طناب لغزان تورم حرکت کرده است؛ مسیری که در بلندمدت میتواند به تضعیف جایگاه رقابتی و کاهش اعتماد بازار منجر شود.