لاستیک

سامانه جامع تجارت ایران که روزی قرار بود نماد «تحول دیجیتال» در نظام بازرگانی کشور باشد، امروز به‌نمادی از ناکارآمدی، تعدد سامانه‌ها و سردرگمی فعالان اقتصادی بدل شده است.

سامانه‌ای که با شعار شفاف‌سازی، تسهیل و هوشمندسازی تجارت خارجی آغاز به‌کار کرد، اکنون خود به یکی از موانع جدی بر سر راه واردات، صادرات و تامین مواد اولیه صنایع تبدیل شده است.

در ماه‌های اخیر، اختلال گسترده و طولانی‌مدت در عملکرد این سامانه، بدون اطلاع‌رسانی شفاف از سوی متولیان آن، نه‌تنها روند صادرات و واردات را مختل کرده، بلکه عملا بسیاری از فرآیندهای گمرکی، صدور مجوزها و ثبت سفارش‌ها را متوقف ساخته است. انتقال درگاه اظهار کالا به این سامانه باعث شد همه فرآیندهای گمرکی، از دریافت مجوز وزارت صمت به عملکرد سامانه وابسته شود؛ وابستگی‌ای که با هر بار قطعی سیستم، کل زنجیره‌تامین کشور را به حالت تعلیق درمی‌آورد.

سامانه‌هایی که قرار بود شفافیت بیاورند

کارشناسان حوزه تجارت معتقدند ریشه بحران تنها در «سامانه جامع تجارت» نیست، بلکه در «فلسفه سامانه‌سازی بی‌ضابطه» در کشور نهفته است. امروز برای هر فعالیت اقتصادی، سامانه‌ای مجزا وجود دارد؛ از ثبت سفارش و ترخیص کالا تا بیمه، بانک و استاندارد. اما هیچ‌یک از این سامانه‌ها با دیگری ارتباط ارگانیک ندارد.

به‌گفته یکی از فعالان بازرگانی، «قرار بود سامانه‌ها شفافیت بیاورند، اما حالا خودشان به ابزار جدیدی برای چالش تبدیل شده‌اند.»

وی تاکید می‌کند که برای طراحی هر سامانه هزینه‌های میلیاردی صرف می‌شود؛ اما نه امنیت داده‌ها تضمین دارد، نه یکپارچگی اطلاعات و نه پاسخگویی مشخصی وجود دارد.

در واقع، به‌جای تسهیل تجارت، سامانه‌های متعدد موجب دوباره‌کاری، بارگذاری‌های تکراری، صرف هزینه‌های سنگین و افزایش بوروکراسی شده‌اند. نبود استاندارد واحد برای تبادل داده‌ها، مشکلات فنی در به‌روزرسانی سیستم‌ها و ضعف در طبقه‌بندی اطلاعات، همه و همه باعث شده فعالان اقتصادی با هر اقدام ساده، درگیر صف‌های دیجیتال و خطاهای سامانه‌ای شوند.

فناوری ناقص و ضعف در اتصال

کارشناسان فنی می‌گویند سامانه جامع تجارت هنوز به بلوغ سیستمی نرسیده است. مغایرت‌های اطلاعاتی میان زیرسامانه‌ها، به‌ویژه در تعامل با سامانه‌های بیمه، بانک‌مرکزی و گمرک، موجب خطاهای متعدد در ثبت اسناد تجاری شده است. در برخی موارد، بیمه‌نامه‌های باربری یا الحاقیه‌ها در سامانه بیمه‌گر ثبت می‌شود؛ اما در سامانه جامع تجارت نمایش داده نمی‌شود و درنتیجه ترخیص کالا با تاخیر یا توقف مواجه می‌شود.

از سوی دیگر، نبود آموزش موثر برای کاربران، به‌ویژه بنگاه‌های کوچک و متوسط، موجب شده است بسیاری از کسب‌وکارها عملا قادر به استفاده بهینه از این ابزار نباشند. نبود راهنمای جامع، پشتیبانی ناکارآمد و پیچیدگی‌های فنی، بهره‌وری سامانه را به‌شدت کاهش داده است.

درعین حال، نبود ارتباط ارگانیک میان این سامانه و نهادهای کلیدی مانند بانک‌مرکزی، سازمان استاندارد و بیمه مرکزی، موجب شده است کوچک‌ترین خطای سیستمی، کل فرآیند تجارت را مختل کند.

سیاست ارزی و چالش‌های پیدا و پنهان

سامانه جامع تجارت در ظاهر نقش مهمی در اجرای سیاست‌های ارزی کشور دارد، اما درعمل، تعدد نرخ‌های ارز و نبود ابزارهای نظارتی موثر، عملا فلسفه وجودی آن را زیر سوال برده است.

به‌گفته کارشناسان، این سامانه باید ابزاری برای کنترل تخصیص ارز باشد، اما تنها به بوروکراسی دیجیتال جدیدی تبدیل شده که زمینه تامین ارز را پیچیده‌تر کرده است. درنتیجه، بخشی از فعالان اقتصادی نیز به‌دلیل ترس از نظارت یا افشای اطلاعات مالی، در برابر استفاده کامل از سامانه مقاومت می‌کنند و همین مقاومت، یکی از دلایل اصلی شکست اهداف کلان سامانه است.

تجربه صنعت تایر؛ از امید به بحران

صنعت تایر یکی از نمونه‌های عینی تاثیر مستقیم اختلال‌های سامانه جامع تجارت است. سامانه‌ای که قرار بود شفافیت در توزیع و کنترل قیمت را به‌همراه داشته باشد، به‌دلیل سخت‌گیری‌های غیرمنطقی در ثبت و تایید معاملات، عملا بازار را به‌سمت رکود و بی‌ثباتی برد.

به‌عنوان مثال، حذف الزام دریافت «برگه سبز» در مقطعی، به‌کاهش ۲۰۰ هزار تومانی قیمت تایر انجامید؛ نشانه‌ای آشکار از این‌که بخشی از افزایش قیمت‌ها نه ناشی از بازار، بلکه از دل فرآیندهای اداری سامانه بیرون می‌آید.

از سوی دیگر، ثبت سفارش و دریافت مجوز در این سامانه زمان‌بر و فرسایشی است؛ عاملی که به تاخیر در تامین تایرهای مورد نیاز بازار منجر شده است؛ به‌ویژه برای تایرهای خاص یا صنعتی. تولیدکنندگان داخلی نیز که با چالش‌هایی چون فرسودگی تجهیزات، نوسانات ارزی و مشکلات نقدینگی روبه‌رو هستند، از این سامانه حمایتی دریافت نکرده و آن را باری مضاعف می‌دانند.

به‌گفته فعالان این صنعت، الزام به ثبت همه مراحل در سامانه، انعطاف بازار را گرفته و حتی برخی فعالان را از چرخه رقابت حذف کرده است؛ امری که درنهایت منجر به کاهش تنوع برندها و افزایش انحصار در بازار شده است.

«دیجیتالی‌سازی» در ذات خود می‌تواند موتور محرک شفافیت و کارآمدی باشد، اما زمانی که در بستری غیرمنسجم، بدون آموزش و با رویکردی اداری پیاده شود، از ابزار توسعه به‌مانع پیشرفت تبدیل می‌شود. سامانه جامع تجارت، با همه اهداف خوبش، امروز نیازمند بازنگری اساسی در معماری فنی، حکمرانی داده و ارتباط بین‌سازمانی است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =