این تصمیم، برنامههای بلندپروازانه این شرکت برای تسلط بر بازار خودروهای برقی را با چالشی جدی روبهرو میکند. اولین قربانی این تغییر برنامه، شاسیبلند ID. Roc یا همان تیراک برقی است. این خودرو که قرار بود نخستین محصول بر پایه پلتفرم جدید SSP باشد و در پاییز ۲۰۲۹ به بازار بیاید، حالا با تاخیر مواجه شده و عرضه آن بهتابستان ۲۰۳۰ موکول شده است. همچنین مدل محبوب ID گلف نیز سرنوشت مشابهی پیدا کرده و انتظار میرود عرضه آن تا سال ۲۰۳۰ بهتعویق بیفتد.
مسائل مالی در اولویت است
یکی از دلایل اصلی این عقبنشینی، مشکلات مالی عنوان شده است. فولکسواگن درحال اجرای یک برنامه ریاضت اقتصادی گسترده است که سال گذشته منجر بهکاهش هزینهای معادل ۱۵ میلیاردیورو شد و این روند کاهشی امسال نیز ادامه خواهد یافت.
هیات نظارت این شرکت بهزودی جلسهای حیاتی برای تعیینتکلیف ظرفیت تولید کارخانههای جهانی و برنامهریزی مالی پنج سال آینده برگزار خواهد کرد. این تاخیرها، برنامههای بازسازی و تجهیز کارخانهها را نیز تحتتاثیر قرار داده است. برای مثال، طرح انتقال تولید گلف درونسوز از ولفسبورگ آلمان بهمکزیک تا سال ۲۰۲۷ که برای ایجاد فضا برای تولید خودروهای برقی جدید برنامهریزی شده بود، ممکن است با تاخیر روبهرو شود.
درنتیجه، تولید خودروهای برقی در کارخانه اصلی ولفسبورگ احتمالا تا حداقل سال ۲۰۲۸ آغاز نخواهد شد. درعین حال بررسیها در این زمینه گویای آن است که فروش خودروهای برقی آنطور که فولکسواگن پیشبینی میکرد، قدرتمند نبوده و این عدمتطابق میان سرمایهگذاری و بازده، شرکت را مجبور بهبازنگری در استراتژیهای خود کرده است. بهنظر میرسد غول آلمانی برای پیمودن مسیر پر فراز و نشیب برقیسازی، ناچار بهبرداشتن گامهای محتاطانهتری است.
آینده نگرانکننده
بحران مالی اخیر فولکسواگن و تصمیم این شرکت برای تعویق عرضه دو محصول کلیدی برقی یعنی ID. Roc و ID. Golf نه تنها آینده راهبردی این غول آلمانی را تحتتاثیر قرار داده، بلکه تصویری روشن از چالشهای صنعتخودرو در مسیر برقیسازی ارائه میدهد.
فولکسواگن که طی سالهای گذشته میلیاردها یورو در توسعه پلتفرمهای جدید و خطوط تولید سرمایهگذاری کرده بود، اکنون با واقعیت کاهش تقاضا و فشارهای مالی روبهرو است. این وضعیت نشان میدهد که حتی بزرگترین خودروسازان جهان نیز در برابر نوسانات بازار و عدمتطابق میان پیشبینیهای خوشبینانه و واقعیت فروش آسیبپذیر هستند. تاخیر در عرضه ID. Roc تا تابستان ۲۰۳۰ و عقبنشینی در پروژه ID. Golf تا حوالی همان سال، پیامدهای گستردهای دارد.
نخست آنکه فولکسواگن بخشی از مزیت رقابتی خود در برابر رقبای آسیایی و آمریکایی را از دست میدهد. شرکتهایی چون تسلا، بیوایدی و حتی برندهای نوظهور چینی با سرعت بیشتری درحال گسترش سبد محصولات برقی هستند و این تعلل میتواند سهم فولکسواگن در بازار جهانی را کاهش دهد. همچنین این تصمیم بر زنجیرهتامین و برنامههای تولید کارخانههای جهانی فولکسواگن اثرگذار خواهد بود؛ بهویژه طرح انتقال تولید گلف درونسوز بهمکزیک که قرار بود فضای لازم برای تولید مدلهای برقی جدید در ولفسبورگ ایجاد کند، اکنون با ابهام مواجه شده است.
از منظر مالی، فولکسواگن درحال اجرای یک برنامه ریاضتی گسترده است که سال گذشته صرفهجویی معادل ۱۵ میلیاردیورو بههمراه داشت و قرار است امسال نیز ادامه یابد. این سیاست اگرچه بهتثبیت وضعیت نقدینگی کمک میکند، اما همزمان سرعت نوآوری و توسعه محصولات جدید را کاهش میدهد. درواقع شرکت مجبور شده میان حفظ ثبات مالی و پیشبرد پروژههای بلندپروازانه برقیسازی، انتخابی محتاطانه انجام دهد.
نکته مهم دیگر، عدم تطابق میان حجم سرمایهگذاری و بازده فروش خودروهای برقی است. منابع داخلی فولکسواگن اذعان کردهاند که سرمایهگذاریهای اولیه بسیار فراتر از ظرفیت واقعی بازار بوده و همین امر شرکت را به بازنگری در استراتژیها واداشته است. این تجربه میتواند برای سایر خودروسازان نیز درسآموز باشد؛ حرکت سریع بهسمت برقیسازی بدون ارزیابی دقیق تقاضا، ریسکهای مالی سنگینی بههمراه دارد. درنهایت، بحران فولکسواگن نشان میدهد مسیر گذار به خودروهای برقی، مسیری ساده و خطی نیست. حتی برندهای باسابقه و قدرتمند نیز ناچار هستند گامهای محتاطانه بردارند و استراتژیهای خود را با شرایط واقعی بازار تطبیق دهند. آینده صنعتخودرو بهطور قطع برقی خواهد بود، اما سرعت و شکل این گذار بهعوامل متعددی چون توان مالی شرکتها، سیاستهای حمایتی دولتها، زیرساختهای شارژ و میزان پذیرش مصرفکنندگان بستگی دارد.
فولکسواگن اکنون در نقطهای ایستاده که باید میان جاهطلبیهای فناورانه و واقعیتهای اقتصادی، تعادل تازهای بیابد؛ تعادلی که سرنوشت این برند و جایگاه آن در رقابت جهانی را تعیین خواهد کرد.
