از سیستمهای کمکراننده گرفته تا فناوریهای پیشرفته خودران، هر تصمیم فنی میتواند آینده یک برند را دگرگون کند و حتی بر روند کلی بازار تاثیر بگذارد. در این میان، شرکتهای فعال در حوزه حسگرها و سامانههای ادراکی نقشی کلیدی دارند؛ زیرا آنها تعیین میکنند خودروهای آینده چگونه جهان اطراف خود را «میبینند» و چگونه تصمیم میگیرند. اما این مسیر همیشه هموار نیست.
فشار سرمایهگذاری، رقابت شدید میان رویکردهای مختلف و سرعت بالای تغییرات تکنولوژیک، بسیاری از بازیگران این حوزه را در موقعیتی شکننده قرار داده است. گاهی یک تغییر کوچک در استراتژی خودروسازان یا یک تحول در بازار جهانی کافی است تا سرنوشت یک شرکت بهطور کامل تغییر کند.
منتقدی که حذف شد
تقابل میان آستین راسل، بنیانگذار Luminarو ایلان ماسک سالها یکی از جدیترین جدلهای فنی در صنعت خودروهای خودران بوده است. راسل بارها تاکید کرده بود که رویکرد تسلا در اتکا به دوربین و حذف لیدار، «ریسکی» و «غیرفنی» است و نمیتواند ایمنی لازم برای رانندگی خودکار را تضمین کند.
او لیدار را «چشم واقعی خودروهای خودران» میدانست و معتقد بود بدون آن، سیستمهای خودران در شرایط پیچیده دچار خطاهای جدی میشوند.
در مقابل، ماسک همواره لیدار را «هزینهبر، غیرضروری و اشتباه استراتژیک» توصیف کرده و گفته بود که آینده خودروهای خودران در هوش مصنوعی و دادههای گسترده نهفته است، نه در سختافزارهای گرانقیمت. این اختلاف دیدگاه، بهویژه پس از معرفی نسخههای جدید FSD، شدت بیشتری پیدا کرد و Luminar عملا به یکی از بلندترین صداهای منتقد تسلا تبدیل شد.
اهمیت این جدل تنها در اختلاف دو مدیرعامل نبود؛ بلکه در دو فلسفه کاملا متفاوت برای ساخت خودروهای خودران ریشه داشت؛ یکی بر پایه حسگرهای متعدد و سختافزار پیشرفته و دیگری بر پایه نرمافزار و یادگیری ماشین.
ورشکستگی Luminar اکنون این پرسش را مطرح کرده که آیا بازار به سمت راهحلهای کمهزینهتر و نرمافزارمحور حرکت میکند یا اینکه سقوط این شرکت صرفا نتیجه مشکلات مالی و مدیریتی بوده است؟ با این حال، نقدهای راسل به ماسک همچنان بخشی مهم از تاریخچه رقابت فناوریهای خودران باقی خواهد ماند.
این شرکت که زمانی یکی از امیدهای اصلی صنعت خودروهای خودران بهشمار میرفت، اکنون با بدهیهایی بین ۵۰۰ میلیون تا یک میلیارد دلار وارد فرآیند ورشکستگی شده است.
Luminar در سال ۲۰۲۰ با ورود به بورس و امضای قرارداد بزرگ با ولوو در مرکز توجه قرار گرفت. ولوو ابتدا سفارش ۳۹ هزار حسگر لیدار را ثبت کرده بود و سپس این رقم را به بیش از ۶۷۰ هزار واحد افزایش داد. اما در سال ۲۰۲۵ ولوو اعلام کرد که همکاری با Luminar را بهدلیل «عدم پایبندی به تعهدات قراردادی» پایان میدهد؛ تصمیمی که ضربهای سنگین به آینده شرکت وارد کرد و عملا مسیر سقوط آن را هموار ساخت. این شرکت علاوهبر ولوو، همکاریهایی با مرسدسبنز و پولستار نیز داشت؛ اما نتوانست تولید و تحویل محصولات را مطابق برنامه پیش ببرد.
خروج آستین راسل، بنیانگذار و مدیرعامل جوان شرکت تنها چند ماه پیش از اعلام ورشکستگی، نشانهای از بحران داخلی بود. راسل که در سال ۲۰۲۰ بهعنوان جوانترین میلیاردر خودساخته جهان شناخته شد، سالها از لیدار بهعنوان «تنها مسیر ایمن برای خودروهای خودران» دفاع میکرد و بارها رویکرد تسلا را بهشدت نقد کرده بود.
طبق گزارشها Luminar قصد دارد در جریان ورشکستگی، بخشهای مختلف شرکت را بهفروش برساند. واحد تولید لیدار احتمالا به یک شرکت دیگر منتقل خواهد شد و فعالیتهای باقیمانده تحت نظارت دادگاه ادامه مییابد تا حقوق کارکنان و طلبکاران حفظ شود.
این شرکت درحال حاضر با حمایت اکثریت وامدهندگان، حدود ۲۵ میلیوندلار نقدینگی برای ادامه فعالیت موقت در اختیار دارد. ورشکستگی Luminar تنها یک شکست تجاری نیست؛ بلکه نشانهای از تغییرات عمیق در صنعت خودروهای خودران است. بسیاری از خودروسازان اکنون بهجای تکیه بر سختافزارهای گرانقیمت، بهسمت راهحلهای نرمافزاری و سیستمهای چندحسگری حرکت کردهاند. این تغییر رویکرد، شرکتهایی مانند Luminar را که مدل کسبوکارشان بر یک فناوری واحد استوار بود، در موقعیت دشواری قرار داده است.
درس مهمی برای منتقدل ایلان ماسک
ورشکستگی شرکت آمریکایی Luminar را باید یکی از مهمترین رویدادهای سال ۲۰۲۵ در صنعت فناوریهای خودران دانست؛ رویدادی که نهتنها آینده این شرکت، بلکه مسیر رقابت میان دو فلسفه متفاوت در توسعه خودروهای خودران را تحتتاثیر قرار میدهد. Luminar طی سالهای گذشته بهعنوان یکی از جدیترین مدافعان فناوری لیدار و در مقابل، یکی از منتقدان اصلی رویکرد دوربینمحور تسلا شناخته میشد. اکنون ورشکستگی این شرکت، پرسشهای تازهای درباره پایداری مدلهای تجاری مبتنی بر سختافزارهای گرانقیمت و همچنین سرعت بلوغ بازار خودروهای خودران ایجاد کرده است.
در سطح صنعتی، سقوط Luminar نشان میدهد که بازار فناوریهای خودران هنوز به مرحله بلوغ نرسیده و مدلهای تجاری آن شکننده هستند. بسیاری از خودروسازان بزرگ – از جمله مرسدس، فولکسواگن و حتی ولوو – در سالهای اخیر استراتژیهای خود را بازنگری کردهاند و بهجای اتکا به یک فناوری واحد، به سمت ترکیب چندمنبعی دادهها حرکت کردهاند. این تغییر رویکرد، فشار زیادی بر شرکتهایی مانند Luminar وارد کرده که بخش عمده هویت و مزیت رقابتیشان بر یک فناوری خاص استوار بود. ورشکستگی این شرکت نشان میدهد که تنوعسازی فناوری و انعطافپذیری در مدل کسبوکار برای بقا در این بازار ضروری است.
