اشاره
ارتباطات (communications) علم برقراری ارتباط است و دارای شاخههای گوناگونی است. ارتباط به معنای ایجاد رابطه، تعامل و گفت و گو است. فرآیند ارتباطات به انسانها اجازه میدهد که تجربیات و دانش خود را در زمینههای مختلف به اشتراک بگذارند. وقتی با فردی ارتباط برقرار میکنیم در واقع یک نوع اشتراک فکر و تفاهم اندیشه با او برقرار نموده ایم.
تعریف ارتباطات
ارسطو فیلسوف یونانی احتمالا اولین اندیشمندی بوده که ۲۳۰۰ سال پیش نخستین بار در زمینه ارتباط سخن گفت. او در کتاب مطالعه معانی بیان (ریطوریقا) که معمولاً آن را متـرادف ارتباط میدانند؛ در تعریف ارتباط مینویسد: «ارتباط عبارت است از جستجو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و اقناع دیگران.». ویلبر شرام در کتاب فراگرد و تأثیر ارتباط جمعی میگوید: «در فراگرد ارتباط به طور کلی ما میخواهیم با گیرنده پیام خود در یک مورد و مسأله معین، همانندی ایجاد کنیم.»
شناخت ارتباطات
ارتباط صرفا" مبادله اطلاعات درباره واقعیتهای سخت افزاری نیست بلکه به معنای تبادلافکار، احساسات، عقاید و تجربیات نیز هست. ارتباطات همواره در پیشبرد اهداف افراد و سازمان ها نقش حیاتی ایفا نموده است . همچنین نقش مهمی در زمینه های مختلف تجارت دارد. از نظر فردی، ارتباط انسان را قادر میسازد تاعضوی مفید و مؤثر برای جامعه باشد و از منظر اجتماعی، ارتباط بین اجزای جامعه رشد و بقای جامعه را تضمین میکند.
عناصر ارتباطات را میتوان به شرح زیر بیان کرد: کانال، زمینه، محیط، پس خورد، تداخل امواج، پیغام، دریافت کننده، پردازش و منبع. ارتباط را میتوان جریانی چند سویه دانست که طی آن دو یا چند نغر به تبادل افکار، نظریات، احساسات و حقایق میپردازند و از طریق به کاربردن علائم و پیام که معنایش برای آنها قابل درک است، اقدام به برقراری ارتباط میکنند.
به عقیده دکتر کاظم معتمد نژاد " ارتباطات همیشه بر اراده قانع کردن، انتظار توزیع یا تقسیم داشتن و ضرورت با هم زندگی کردن، استوار است و به همین لحاظ ، سه بعد خاص، شامل: انتقال، اشتراک و تبادل نظر را در بر دارد. باید در نظر داشت که در عصرحاضر، اطلاع دادن برای ارتباط داشتن کافی نیست، زیرا استفاده از اطلاعات و به عبارت دیگر درک پیامهای ارتباطی، از شناخت ارتباطات که ضرورتاً وجود رابطه با دیگری، یعنی دریافتکننده پیام را ایجاب میکند، آسانتر است. در حال حاضر "ارتباطات" زمینهساز فعالیتهای بسیار با اهمیتی است که همراه با پیشرفتهای فنی ابزارهای ارتباطی و گسترش محتواهای اطلاعاتی، بیش از پیش جنبه تجارتی پیدا کرده است. واقعیت این است که جهان بدون برخوردار شدن از شناخت مفهومها و نظریههای مربوط به ارتباطات در جوامع باز و دموکراتیک، ناگهان تغییر کرده است. بنابراین ضرورت ایجاب میکند که برای تدارک تعریف دقیق علمی از اطلاعات و ارتباطات، بیشتر فکر و کوشش شود و در مورد جایگاههای آن در جوامع معاصر، یک نظریه جامع ارائه گردد.
برای دستیابی به این هدف باید ابعاد خاص ارتباطات، شامل: جنبههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی ، اقتصادی و تجاری آن، مورد توجه قرار گیرند.
ارتباطات اجتماعی
در دنیای امروز هیچ کس نمیتواند بدون برقراری ارتباط زندگی کند. انسان ها برای برآورده شدن نیازهای روزمره خود باید ارتباط برقرار کنند.در واقع ارتباط است که انسان را به شبکه گسترده انسانها پیوند میدهد.این شبکه از خانواده شروع شده و به حلقه دوستان میرسد، سپس با کمک رسانههای جمعی، کل جامعه و سراسر جهان را در بر میگیرد. نحوه تکوین فردیت ما به میزان موفقیت مان در ساختن این شبکهها وابسته است.
ارتباط اجتماعی منشاء فرهنگ و عامل تعالی فرهنگ است. ارتباط اجتماعی شالودهٔ حیات اجتماعی است و بدون آن هیچ یک از عناصر حیات جمعی پدید نمیآید. در حقیقت ارتباطات اجتماعی بهعنوان محور فرهنگ و حیات جمع، محدودهای بس وسیع دارد که دربرگیرندهٔ تمامی صور روابط انسانی است. پس بایدارتباط اجتماعی انواع و صوری بسیار متنوع یابد و هرقدر بر پیچیدگی حیات اجتماعی افزوده میشود، باید به همان نسبت نیز ارتباطات انسانی صوری پیچیده یابند. بطورکلی ارتباطات اجتماعی مقدمهای برای رسیدن به ارتباط درست انسانی است. البته جامعهشناسان در حوزه ارتباطات اجتماعی متفقالقول نیستند؛ بعضی به روش، بعضی به عمل و بعضی به کارکرد و مانند آن پرداختهاند،اما در مهمترین تعریف آن گفتهاند: ارتباط ، سازوکاری است که روابط انسانی بر اساس آن شکل گرفته و تمام مظاهر فکری و وسایل انتقال و حفظ آنها در مکان و زمان بر پایه آن روابط توسعه پیدا کرده است. ارتباط انسانها هرگز بهطور مطلق بیواسطه نیست بلکه همواره واسطهای خاص در جریان تحقق آن وجود دارد. پیچیدگی ارتباطات انسانی نیز تا حدی تابع همین واسطهها است.
ارتباطات فرهنگی
ارتباط فرهنگی از برآیند دو مبحث ارتباطات و فرهنگ حاصل گردیده است. اگر بتوانیم در محیطی، چنان ارتباط انسانی را با افراد گروه برقرار نماییم که همه اشیای موجود در آن، پیام فرهنگی لازم را به مخاطبان یا مراجعهکنندگان برسانند و آنها را به سوی هدف واحدی رهنمون سازند، ارتباط فرهنگی حاصل شده است؛ زیرا با تکیه بر تعریف انسانی ارتباط میتوان ادعا کرد که همه اشیاء اطراف ما حامل پیام فرهنگی هستند و در صورت هدفدار کردن ارتباطات و اشیای محیط، میتوان تأثیرات فرهنگی و تربیتی مورد نظر را دنبال کرد. تنها بخشی از مفاهیم و معانی از طریق ارتباط رو در رو، رفتار ظاهری، حرکات و حالات صورت منتقل میشود و بقیه از طریق حالات، حرکات و اقتضاهای موجود در مقام و محیط رد و بدل میگردد که نگاه فرهنگی به این مسائل نقش مهمی ایفا مینماید. در واقع کنش متقابل افراد، حامل مقدار زیادی از اطلاعات و معانی است و هر قدر زمان بیشتری صرف این کنش گردد، تأثیر بیشتری بر جای میگذارد. زمان حکم پولی را دارد که بین اعضای گروه تقسیم میشود، از اینرو اگر این ارتباط مثبت و پرجاذبه باشد، اعضای گروه رقابت شدیدی را برای به دست آوردن زمان بیشتر برای این ارتباط میجویند.
پس به ارتباطی که دارای جذبه و دراز مدت باشد، ارتباط فرهنگی می گویند زیرا منجر به انتقال فرهنگ خواهد شد. لازمه ارتباط موفق فرهنگی و انتقال پیام فرهنگی، تجربه و تخصص در زمینههای ذیل است:
- مخاطبشناسی: باید درباره جوان و نوجوان اطلاعات کافی داشته باشیم. برای رسیدن به این هدف، مطالعه و تحقیق در برخی علوم ضروری است.
- تجربه و مهارت کافی: تخصص و نبوغ از مهمترین عوامل ارتباط موفق است.
- مداومت: باید همواره در اندیشه فرهنگسازی و معنادار کردن محیط و ارتباطات خود با اطرافیان باشیم.
- آشنایی با علوم مورد نیاز فعالیت و ارتباط فرهنگی: فعالیت فرهنگی در واقع، به قصد تأثیرگذاری بر جان و روح فردی و جمعی انسانها صورت میگیرد، لذا از حساسیت بالایی برخوردار است؛ حساسیتی که در هیچیک از علوم و فنون مادی وجود ندارد.
در نظر داشته باشیم که ارتباطات میان فرهنگی، ارتباطاتی است که میان اعضای فرهنگهای در تماس، میان سخن گویان یا نمایندگان فرهنگی رخ میدهد.ارتباطات میان فرهنگی از ارتباطات درون فرهنگی و ارتباطات بین فرهنگی متمایز است، ارتباطات درون فرهنگی، میان مردمی که فرهنگ مشترک دارند رخ میدهد و ارتباطات بین فرهنگی، به تبادلات بین شخصی افراد از فرهنگ های گوناگون در نشستها اشاره دارد. ویلیام بی. گودیکانست ارتباطات بین فرهنگی و ارتباطات میان فرهنگی را به عنوان بخشهایی از ارتباطات بین گروهی در نظر می گیرد.
ارتباطات سیاسی
ارتباط سیاسی، ارتباطاتی است که اثراتی بالفعل یا بالقوه بر عملکرد یک نظام سیاسی یا هر وجود مستقل سیاسی دیگر داشته باشد. از لحاظ تاریخی، کهنترین پژوهشها در زمینه ارتباطات سیاسی متعلق به اندیشمندان یونان باستان است که "گورجیاس" اثر معروف افلاطون در رأس آنها قرار دارد. این کتاب، که افلاطون نام یک سوفیست را بر آن نهاده است و دربارهی فن سخنوری برای دستیابی به قدرت، نوشته شده است، این موضوع را با قلمی نقّاد، مورد بررسی قرار میدهد.
ارتباطات سیاسی، فرآیندی است که براساس آن، در جوامع دموکراتیک، رهبران سیاسی توسط شهروندان، از طریق آزادی بیان در رسانههای جمعی تحت کنترل قرار میگیرند و رهبران سیاسی نیز از طریق مجاری ارتباطی، اطلاعات شهروندان را نسبت به امور دولت تأمین میکنند. بنابراین ارتباطات سیاسی به ارتباطات هدفمند پیرامون سیاست گفته می شود، که عمدتا" شامل موارد زیر است:
- همه شکلهای ارتباطی که برای کسب هدفهای معین زیر نظر سیاستمداران و دیگر عاملان یا بازیگران سیاسی قرار دارند.
- همه شکلهای ارتباطی درباره بازیگران سیاسی و فعالیتهای آنان مثل گزارشهای خبری، سرمقالهها و همه شکلهای مباحثه رسانهای که سیاست را دربرمی گیرد.
- همه شکلهای ارتباطی که افراد غیرسیاسی مانند رای دهندگان و نویسندگان روزنامهها برای بازیگران سیاسی ارسال میکنند.در ارتباطات سیاسی که یک فعالیت فراگیرنده بهشمار رفته و موجب به اجرا درآمدن تمامی نقشهای ایفا شده در نظام سیاسی میشود، پیوندها گوناگونی وجود دارد که بدین شرح می باشند:
۱- مبادله پیام میان نخبگان تصمیمگیرنده و بین آنها و سایر مردم،
۲- مبادله اطلاعات میان اعضای سازمانهای سیاسی یا دولت،
۳- اعتراضات عمومی نسبت به وضع قوانین، مالیاتها و ... و پاسخهای حکومت به این اعتراضها،
۴-یادداشتهای سازمانهای دولتی به یکدیگر و شهادت کارگزاران دولتی در مجلس،
۵-بخشی از مبادلات اطلاعاتی میان اعضای سازمانهای دولتی و غیر دولتی، خانواده و ... که جنبههای سیاسی دارند،
۶-مبادله پیام میان نخبگان تصمیمگیرنده وعامه مردم ازطریق نطقهای تلویزیونی،مکاتبات با نمایندگان، سخنرانیهای انتخاباتی و آرای انتخابات عمومی.
برخی از کارکردهای مهم ارتباطات سیاسی عبارتند از: ایجاد نظم در جامعه، ایجاد وفاق ملی و گفت و گو میان مردم، روشنفکران و حکومت، ایجاد مشارکت سیاسی، فراهم آوردن اطلاعات در زمینه قوانین زندگی سیاسی و اطلاع رسانی به مردم، جامعهپذیری سیاسی، برقراری ارتباط سیاسی بینالمللی جهت نفوذ و نظارت بر رفتار مردم کشورهای دیگر، فراهم آوردن اطلاعات در مورد قوانین زندگی سیاسی و ارائه به مردم، شکلگیری گروههای سیاسی که سعی در متأثر کردن سیاستگذاریهای نظام را دارند، تعیین علّت رفتار مردم، در حمایت از نظام و حاکمیت و متقابلاً خواستها و نظریات مردم و چگونگی پاسخگویی حکومت به آنها، اثرگذاری ارتباطات سیاسی، بااستفاده از وسایل گوناگون ارتباطی و تکنیکهای گوناگون بر مخاطبان، در جهت همراه نمودن آنان با برنامهها و افکار خود، جلب افکار عمومی مردم.
ارتباطات تجاری و اقتصادی
ارتباطات تجاری (Business communication) زبان مشترک کسبوکارهای گوناگون است و تمام روابطی که یک سازمان با هدف افزایش سهم بازار و ارتقای جایگاه در بازار با مشتریان و مخاطبان خود برقرار میکند را شامل میشود. امروزه به صورت مستمر شاهد جابجایی در نقشها و کارکردها هستیم و این ارتباطات است که میتواند در جایگاه لیدر، یک برنامه بازاریابی را هدایت کند و به هدف برساند. حال اگر بپذیریم که در حال حرکت به سوی اقتصاد آزاد و ارتباط دوسویه هستیم، پس باید قبول داشته باشیم که ارتباطات نیز در حال توسعه است و در آینده بهطور طبیعی، ارتباطات مسلط میشود. شگفتی ارتباطات و روابط عمومی ها در این فضای جدید، بیش از تبلیغاتیها بود چرا که احساس کردند پهنه گستردهای پیش روی آنان باز شده است.از اینرو ضرورت دارد شایستگیها و قابلیتهایی را عرضه کنند که تبلیغات، هنر و صنعت هوش ربای این عصر، از عهده آن برنیامد.
ارتباطات تجاری در فضای رقابتی اقتصاد
ارتباطات تجاری، محصول و خاستگاه فضای رقابتی اقتصاد است. در روابط عمومی تجاری تمام قسمتهای سازمان از مدیران ارشد گرفته تا نگهبانان سازمان، سعی در ارتباط مناسب با مخاطبان دارند، درصورتیکه در روابط عمومی سنتی این مسئولیت فقط بر عهده واحد روابط عمومی (انحصار) است. در روابط عمومی تجاری، تمامی صفحات و قابلیتهای سایت سازمان با دیدگاه روابط عمومی و ایجاد ارتباط با مشتریان طراحی و تدوین میشود. ضرورت توجه و نگاه به مشتری با دیدی ژرف، از ارکان روابط عمومی تجاری است. با توجه به نقش و جایگاه روابط عمومی در فرآیند توسعه ارتباطات سازمانی و بالاخص تأثیر آن در رضایتمندی مشتریان، امروزه شاهد آن هستیم که وجود هرگونه نقص و یا آسیبی در ساختار، ابزار و فرآیند فعالیت های روابط عمومی، تمامی ابعاد، قابلیت ها و نقش های آن را تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو بی تردید توجه به شناخت دقیق هر یک از محورهای عملکردی روابط عمومی، آسیب ها و ارزشیابی عملکرد در مؤسسات اقتصادی و اجتماعی، گامی بزرگ در تسریع مشکلات و تدوین استراتژی مناسب روابط عمومی قلمداد می شود. با چنین رویکردی هنگامی که ارتباطات وارد عرصه اقتصادی می شود، باید طوری طراحی شود که در راستا و جهت استراتژی اتخاذ شده و اهداف سازمانی قرار گیرد و برای این منظور، روابط عمومی باید عوامل زیر را مورد توجه قرار دهد:
- ساختار سازمانی:
ساختار و شرح وظایف روابط عمومی باید طوری طراحی شود که اهداف و استراتژی سازمانی را برآورده سازد. مثلاً اگر استراتژی سازمان تمرکز بر مخاطبان باشد، بخش های روابط عمومی باید به گونه ای طراحی شوند که به تحقق این هدف کمک کنند. بعنوان نمونه می توان به بخش هایی مانند: شناسایی نیازهای مخاطبان، مدیریت ارتباط با مخاطبان، افکارسنجی مخاطبان و ... اشاره کرد. این درحالی است که در حالت سنتی روابط عمومی از بخش هایی چون سمعی و بصری، مطبوعات، مراسم و ... تشکیل می شود.
- فرهنگ سازمانی:
هر سازمانی، هنگامی که تغییری در استراتژی و فرآیندها و فعالیت های خود می دهد، معمولاً با مخالفت مدیران، کارکنان و مخاطبان خود رو به رو می شود که گاهی ممکن است فرآیند جدید را با شکست مواجه کند. در این خصوص مدیران روابط عمومی در سازمان هایی اقتصادی باید تدابیری بیندیشند که بتوانند مقاومت های موجود را به حداقل برسانند و تلاش کنند که استراتژی ارتباطی را به یک فرهنگ در سازمان تبدیل کنند. درگیر کردن کارکنان و مشارکت آنها در تصمیم گیری های روابط عمومی،افکارسنجی مخاطبان، ایجاد ارتباط مؤثر با مشتریان، ایجاد سیستم های انگیزشی (همانند تخصیص هدایا و امکانات به مخاطبان، ایجاد پست الکترونیکی، درج خبرهای ویژه، ارائه پاداش به کارکنان)، ارائه آموزش های لازم و ... از راهکارهایی است که می تواند مقاومت را کاهش دهد.
- مهندسی مجدد کارکنان:
هنگامی که سازمان ها وارد فعالیت های جدیدی می شوند، چندان معقول به نظر نمی رسد که با کارکنان ناتوان ادامه کار بدهند. در این مورد نیازی به تاکتیک گرایان نیست، بلکه استراتژیست ها هستند که مهم هستند. به یاد داشته باشیم تنها متخصصان ارتباطات توانایی توسعه استراتژی ارتباطی، گسترش دامنه پیام ها و سنجش پاسخ ها را دارند. شرکت های تجاری باید به شرکت های روابط عمومی و متخصصان ارتباطات فعال در سازمان های خود روی بیاورند، چرا که آنان فرمانروایان استراتژی هستند.
در ارتباطات تجاری و اقتصادی، مشتری مداری باید به عنوان جنبه ای از ارتباطات انسانی مورد تأکید قرار گیرد.سازمان های اقتصادی به عنوان رویکرد اصلی و جدی خود در ارتباط با مشتریان، مشتری مداری و مشتری محوری را برگزیده اند.
- لزوم توسعه ارتباطات
برای تکوین و توسعه ارتباطات دلایلی از سوی متخصصان بیان شده که عبارتند از :
- ایجاد پل ارتباطی و تعامل با افراد جوامع ،
- بررسی چگونگی حلّ مسائل بااستفاده ازوسایل ارتباطی و سایر فنون که به حل مسئله منتهی گردد،
- اشاعه اطلاعات مربوط به مفاهیم مبتکرانه،
- توسعه و بهبود مدیریت،
- ایجاد انگیزه در افراد برای همراهی و حرکت به سوی هدف،
- اعمال و ایجاد تغییرات دلخواه و ارادی در رفتار، اخلاق و نگرش برای رسیدن به آرمان، مطلوب و هدف،
- تغییر نگرش در دراز مدت و همراه کردن آن با موج تحوّلات، به گونهای که از جاده مستقیم در مسیر هدف اصلی خارج نشود،
- شناسایی مسائل افراد تحت پوشش و مخاطبان هدف از طریق به کارگیری فنون پژوهشی و امثال آن،
- اشاعه مفاهیم میان گروهی و میان گروههای هدف که مسئول اجرای برنامهها هستند،
- تشویق گفت و شنود سازنده میان مردم،
- ایجاد انگیزه برای مدیران و رؤسا،
- حمایت از فعالیتهای آموزشی افراد .
- جایگاه روابط عمومی در توسعه ارتباطات
ارتباطات و روابط عمومی با ماهیت ذاتی خود که کارکردی دو سویه داشته و جانشین مناسبی برای تبلیغات است، چون هم بر اطلاع رسانی تأکید بیشتری دارد و هم شنونده بودن را بر گوینده بودن ارجحیت میدهد. معروف و مشهور شدن شرکتهای بزرگ (مایکروسافت و ...) در دهه اخیر به کمک روابط عمومی است نه تبلیغات؛ و این امر اهمیت ارتباط را در عرصههای اقتصادی روشن کرده است،اما نمیتوان روابط عمومی را با کارکرد در سازمانهای دولتی و سیاسی بهکار گرفت و لازم است نوعی از روابط عمومی طراحی کرد که توانایی پاسخگویی به نیازهای سازمانهای اقتصادی را داشته باشد. این نوع روابط عمومی، روابط عمومی تجاری نامیده می شود.
روابطعمومی (Public relations) هر سازمان برای برقراری ارتباطات موثر و هدفمند با گروههایی که با آنها در تعامل هستند فعالیت میکند. اقدامات روابطعمومی با هدف حفظ و توسعه خوشنامی سازمانها و شرکتها انجام میشوند. در واقع روابطعمومی نماد آن چیزی است که سازمان یا شرکت مدعی است به آن عمل میکند یا دیگران درباره آن میگویند؛ بنابراین باتوجه به فضای رقابتی در عرصه کسبوکار و تغییر و تحولاتی که با سرعتی غیرقابلتصور در دنیای امروز اتفاق میافتد سازمانها میبایست برای حفظ و صیانت از مشتریانشان اقداماتی انجام دهند که شرایط را برای اثربخشتر کردن عملکرد سازمانی مهیا کند.
- نتیجه
مفهوم توسعه عمدتاً با اقتصاد گره خورده است و هیچ گاه رویکرد اقتصادی از معنا و مفهوم توسعه جدا نشده است. گرچه اقتصاد همیشه یکی از مهم ترین محورهای توسعه در کلیه کشورهای مختلف بوده است،اما عبور از اقتصاد به حوزههای دیگر انسانی که مهم ترین آنها فرهنگ و ارتباطات است یکی از مهم ترین تحولات گفتمانی در حوزه توسعه بوده است.امروزه به واسطه شکلگیری شبکههای اجتماعی دانش محور، نقش ارتباطات در توسعه با اهمیت شده و همه تحولات در سایه ارتباطات و توسعه ایجاد میشود. در واقع ارتباطات و توسعه مجزا از یکدیگر نیستند. توسعه ارتباطات از حوزه روابط بینفردی تا روابط بینالملل، اقتصاد، سیاست، فرهنگ و سایر عرصههای زندگی را رنگ و لعابی جدید بخشیده است. با توجه به این نکته نکته که ارتباطات یکی از شاخصهای توسعه است از این رو توسعه روابط عمومی سازمان ها و گسترش امکانات ارتباطی در کشور، منجر به توسعه به معنی واقعی خواهد شد.
- منابع
- دکتر محسنیان راد، مهدی، ارتباط شناسی، تهران، سروش، چ پنجم، ۱۳۸۳،
- دکتر یحیایی ایلهای، احمد، روابط عمومی تجاری چیست؟، روزنامه همشهری (مرکز آموزش همشهری)، ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۹،
- ویکی پدیا، دانشنامه آزاد،
- صدیق بنای، هلن، مفاهیم ارتباط و ارتباطات چیست ؟، انجمن بینالمللی تحقیقات ارتباط جمعی، همشهری آنلاین، ۹ فروردین ۱۳۸۹،
- کانوار بی.ماتور، ارتباطات برای توسعه و تغییرات اجتماعی، ترجمه تیمور محمّدی تهران، سازمان برنامه بودجه، ۱۳۷۶،
- کرباسیان، قاسم، ارتباطات سیاسی Political Communication، پژوهشکده باقرالعلوم (ع)،
- عطایی، علی، ارتباطات فرهنگی و فرهنگسازی، نشریه معرفت، تیر ۱۳۸۷،
- جزوات درسی، گروه ارتباطات و رسانه، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی تهران.
- شهرام شیرکوند ، حائـز ۳۴ رتبه برتر در جشنواره های بین المللی و ملی مطبوعات و خبرگزاری های کشور