ساندرو

برخلاف باور عمومی، مشارکت فرانسه در توسعه صنعت خودروسازی کشور، در مقایسه با منافع مالی که از این همکاری کسب کرده، چندان چشمگیر نبوده است

مذاکرات بین‌المللی برای رفع تحریم‌های ظالمانه و گشایش‌های احتمالی در فضای سیاست خارجی و بازگشت کشور به تعاملات بین‌المللی، در «جاده مخصوص» بیشتر از هر زمان دیگری بحث انتخاب شرکای تجاری را پررنگ کرده است. تجربه‌های پرهزینه گذشته در همکاری با برخی خودروسازان خارجی، از جمله خروج ناگهانی طرف‌های اروپایی از بازار خودرو کشور، لزوم بازنگری در الگوهای همکاری، معیارهای انتخاب شریک و تمرکز بر چشم‌انداز بلندمدت، اهمیت توسعه صنعتی را بیش از پیش برجسته ساخته است. به موازات این مساله نگرانی از فراموشی عمق ساخت داخل و توجه بیشتر به واردات با بهبود روابط بین‌المللی در میان زنجیره‌تامین نیز جزو دغدغه این روزهای صنایع خودروسازی است.

پارامترهای کلیدی انتخاب شریک در دوران پساتحریم را می‌توان قابلیت‌های فناورانه، توانایی انتقال دانش و انعطاف در شرایط ژئوپلیتیک دانست و از همین رو صنعت‌خودرو و متولیان آن برای چنین شرایطی باید آمادگی لازم را داشته و از تجارب گذشته بهترین استفاده را کنند.
از همین رو با علی میرزایی سیسان، کارشناس ارشد صنعت‌خودرو جهت بررسی شرکای آینده صنعت خودرو کشور به گفت‌وگو پرداختیم.

با توجه به تغییرات پرشتاب در بازار جهانی خودرو، انتخاب شریک تجاری تا چه حد در موفقیت خودروسازان داخلی موثر است؟

در واقع، انتخاب شریک تجاری امروز دیگر صرفا یک همکاری صنعتی ساده نیست؛ بلکه یک تصمیم راهبردی، پیچیده و سرنوشت‌ساز محسوب می‌شود. شرکت‌ها دیگر فقط به شهرت برند یا اندازه بازار شرکای خود نگاه نمی‌کنند؛ بلکه موضوعاتی نظیر هم‌افزایی فناورانه، انتقال دانش، قابلیت‌های زنجیره‌تامین، نبوغ تجاری و حتی پایداری سیاسی و ژئوپلیتیکی را در نظر می‌گیرند. فضای صنعت‌خودرو دنیا به‌شدت متحول شده است. به‌ویژه با ظهور فناوری‌های جدید مانند سامانه‌های پیشرفته کمک‌راننده (ADAS)، پیشرانه‌های برقی و هوشمندسازی، معیارهای همکاری نیز متحول شده‌اند.

برخی کارشناسان معتقدند همکاری‌های کوتاه‌مدت با خودروسازان خارجی نمی‌تواند نیازهای امروز صنعت‌خودرو داخل را برآورده کند؛ نظر شما در این خصوص چیست؟

امروزه ما با یک فضای به‌شدت ناپایدار در سطح بین‌المللی از منظر فناوری و ژئوپلیتیک مواجه هستیم. همین مساله سبب می‌شود همکاری‌های کوتاه‌مدت، شکننده و کم‌بازده باشند. اما از آن سو، همکاری‌های بلندمدت در صنعت‌خودرو نیز اگر بدون انعطاف‌پذیری طراحی شوند، ممکن است در مواجهه با تغییر شرایط بازار ناکارآمد شوند. بنابراین باید به‌جای تمرکز صرف بر مدت‌زمان همکاری، روی سازگاری، تاب‌آوری و اهداف شفاف تمرکز شود. به‌بیانی بهتر برای صنعت‌خودرو باید شریکی انتخاب شود که هم چشم‌انداز مشترکی با خودروسازان داخلی داشته باشد و هم بتواند به‌سرعت خود را با تحولات بازار تطبیق دهد. همکاری صنایع خودروسازی داخلی و خارجی باید مبتنی بر راهبردهایی جهت رشد صنعت، بهبود کسب و کار و توسعه باشد.

پیش‌تر به مباحث انتخاب شریک اشاره کردید؛ صنایع خودروسازی این بار باید براساس چه معیارهایی برای خود شریک خارجی انتخاب کنند؟

معتقدم در انتخاب شریک خارجی برای صنعت خودرو باید به چهار نکته اساسی توجه کرد؛ نخست‌این‌که، شرکت خودروساز خارجی باید نبوغ تجاری داشته باشد؛ یعنی شریکی که تجربه عینی در پروژه‌های نوآورانه در زمینه پلت‌فرم‌های جدید، فناوری‌های خاص مانند HMI، هوش مصنوعی یا اتصال به شبکه داشته باشد. چنین شرکایی درک دقیقی از روند بازار دارند و می‌توانند به‌تسریع رشد و ارتقای صنعت‌خودرو داخل کشور کمک کنند.

همچنین با توجه به تغییرات لحظه‌ای در صنعت‌خودرو دنیا باید شریک تجاری توانایی تطبیق سریع با شرایط جدید، مدیریت ریسک و انعطاف در استراتژی را داشته باشد. درعین حال همکاری صنایع خودروسازی باید مبتنی بر همسویی اهداف تجاری باشد و موفقیت در توسعه محصول، رشد بازار و نوآوری فقط در صورتی ممکن است که اهداف طرفین به‌درستی هم‌راستا باشند. همچنین شریک خارجی باید زیرساخت‌های تحقیق و توسعه، تجربه در مدیریت زنجیره‌تامین و قابلیت انتقال دانش فنی به‌داخل کشور را در اولویت قرار دهد.

باتوجه به این‌که با آغاز تحریم‌های ظالمانه، خودروسازان فرانسوی جزو نخستین شرکت‌هایی بودند که کشور را ترک کردند، با بهبود روابط بین‌المللی همچنان باید به‌دنبال همکاری با این خودروسازان باشیم یا بهتر است متولیان صنعت‌خودرو داخل به‌دنبال شرکای جدید باشند؟

این پرسش را باید بسیار مهم و راهبردی تلقی کرد. تجربه همکاری با صنایع خودروسازی فرانسه در سال‌های گذشته، اگرچه در مقاطعی دستاوردهایی داشته، اما درنهایت نتوانسته باعث جهش فناورانه یا استقلال صنعتی تولیدکنندگان داخلی شود.

سیاست‌های صنعتی-اقتصادی این کشور، به‌ویژه در صنعت‌خودرو نشان داده که بیشتر به‌منافع کوتاه‌مدت خود به جای توسعه پایدار توجه دارد. از طرفی، صنایع خودروسازی اروپا به‌طور کلی در حال عقب‌نشینی از جایگاه پیشتاز فناورانه‌ خود هستند. در مقابل، کشورهایی مانند ژاپن، چین و کره‌جنوبی نشان داده‌اند که در حوزه خودروهای برقی، سیستم‌های خودران و هوشمندسازی به‌مراتب از خودروسازان قاره سبز پیشگام‌تر هستند. به‌عنوان مثال، ژاپن با برندهایی مثل تویوتا و هوندا، نه‌تنها در کیفیت بلکه در نوآوری نیز پیشرو است. بنابراین به‌جای تمرکز روی صنایع خودروسازی اروپا باید با سایر کشورهای صاحب این صنعت نیز تعاملاتی شکل گیرد.

غوغای صنایع خودروسازی چین در نمایشگاه خودرو شانگهای نشان از پیشرفت سریع و قابل توجه آن‌ها داشت؛ با این حال صنعت‌خودرو این کشور می‌تواند شریک مناسبی برای صنایع خودروسازی داخلی باشد؟

چین یک قدرت نوظهور در صنعت‌خودرو دنیاست که در بسیاری از زمینه‌ها حتی از اروپا نیز پیشگام‌تر است. تسلط آن بر زنجیره‌تامین باتری، توانمندی در تولید پیشرانه‌های برقی، نرم‌افزارهای خودرویی و سرعت شگفت‌انگیزشان در تجاری‌سازی فناوری، بسیار قابل‌توجه است. همکاری راهبردی با چین، اگر به‌درستی و بر پایه انتقال دانش و فناوری صورت گیرد، می‌تواند برای ما دستاوردهای بزرگی داشته باشد.

شما پیش‌تر به خودروسازان آسیای جنوب‌شرقی اشاره کردید؛ علاوه‌بر این تولیدکنندگان آیا باید به توان و ظرفیت‌های خودروسازان غربی نیز توجه داشته باشند؟

کره‌جنوبی با برندهایی مانند هیوندای و کیا، نمونه‌ای عالی از توسعه متوازن صنعتی است. آن‌ها در تحقیق و توسعه، طراحی، پلت‌فرم‌سازی و صادرات کارنامه بسیار درخشانی در بازار جهانی خودرو دارند. همکاری با چنین کشوری می‌تواند ما را به‌مدل‌های عملیاتی مدرن در صنعت‌خودرو برساند. زمانی که از خودروسازان غربی صحبت می‌شود، پیش از اروپا توجهات احتمالا معطوف به آمریکا می‌شود. درحال حاضر خودروسازان این کشور محدودیت‌های جهت تعامل با صنایع خودروسازی داخلی دارند؛ اما نباید فراموش کرد که این تولیدکنندگان در فناوری‌های «های-تک» جزو یکی از پیشتازان صنعت‌خودرو دنیا هستند.

آیا متولیان و خودروسازان داخلی باید در میان شرکای خود تعدادی را از فهرست حذف کنند تا بتوانند تصمیم مناسبی برای تعامل با خودروسازان خارجی بگیرند؟

نه؛ تاکید بر حذف قطعی هیچ کشوری از دایره گزینه‌های همکاری و نه توصیه به‌برتری مطلق یک شریک بالقوه بر دیگری است؛ بلکه تاکید بر ضرورت عبور از رویکردهای سنتی مبتنی بر آزمون و خطا و حرکت به‌سوی انتخابی سنجیده، هوشمندانه و مبتنی بر تحلیل‌های عمیق ژئوپلیتیکی و اقتصادی است.

صنعت‌خودرو کشور برای دستیابی به چنین انتخابی، نیازمند تسلط بر مفاهیم و سازوکارهای پیچیده کسب‌وکار بین‌الملل و بهره‌گیری از مهارت‌های حرفه‌ای در مذاکرات راهبردی است. شرکای خارجی باید به‌گونه‌ای انتخاب شوند که صرفا به‌دنبال فروش محصول نباشند، بلکه بتوانند به ارتقای کیفیت تولیدات داخلی کمک کرده و نقش موثری در تثبیت جایگاه ایران در زنجیره ارزش جهانی صنعت‌خودرو ایفا کنند. در نهایت، تحول بنیادین و پایدار در صنعت خودروسازی کشور، تنها زمانی تحقق خواهد یافت که ایران بتواند با شرکایی وارد تعامل شود که علاوه‌بر انتقال فناوری‌های نوین و ایجاد ظرفیت‌های نوآورانه، سرمایه‌گذاری‌های قابل اتکا و درازمدت را نیز با خود به همراه آورند؛ شرکایی که نگاه آن‌ها به ایران، نگاهی راهبردی و آینده‌نگر باشد؛ نه این‌که ایران برای آن‌ها صرفا یک بازار مصرف باشد، بلکه باید به‌کشورمان به‌عنوان یک همکار موثر و فعال در توسعه مشترک صنعتی نگاه کنند.

باید با نگاهی دقیق و تحلیل‌محور، مسیر آینده صنعت خودروسازی کشور را به‌درستی ترسیم کنیم. باید این پیام را به‌روشنی به سیاست‌گزاران، مدیران صنعتی و تصمیم‌گیران اقتصادی کشور منتقل کرد که انتخاب شریک تجاری در دوران جدید، مفهومی پیچیده‌تر و چندلایه‌تر از گذشته دارد. معیارهای

همکاری دگرگون شده و به‌سطحی بالاتر از گذشته ارتقا یافته‌اند؛ امری که مستلزم ارزیابی دقیق، جامع و چندبُعدی بر پایه شاخص‌های اقتصادی، فناورانه و ژئوپلیتیکی، در کنار درک عمیق از تحولات پرشتاب‌ جهانی است.

به نظر شما در صورت بهبود روابط بین‌المللی، سیاستگزاران و مدیران صنعت‌خودرو برای انتخاب شرکای جدید باید چه راهبردی اتخاذ کنند؟

برخلاف باور عمومی، مشارکت فرانسه در توسعه صنعت خودروسازی کشور، در مقایسه با منافع مالی که از این همکاری کسب کرده، چندان چشمگیر نبوده است. حتی با پذیرش این دیدگاه، باید اذعان داشت که صنعت‌خودرو دنیا دستخوش تحولات بنیادینی شده و پیشگامان سنتی، از جمله کشورهای اروپایی، جایگاه پیشین خود را در خط مقدم این صنعت حفظ نکرده‌اند. همچنین، باید به این واقعیت توجه داشت که اتحادیه‌اروپا در حال حاضر با چالش‌های اقتصادی متعددی مواجه است که بر توانمندی‌های صنعتی آن تاثیر گذاشته‌اند.

نکته حائز اهمیت آن‌که باید از هیجان‌زدگی بی‌مورد فاصله بگیریم و با رویکردی راهبردی، اهداف مشخصی را برای همکاری با شرکای اروپایی تعیین کنیم؛ نه آن‌که منفعلانه منتظر بمانیم تا خودروسازان قاره سبز شروط و خواسته‌های خود را به ما دیکته کنند. لازم به‌ذکر است که صنعت‌خودرو کشور اکنون در شرایطی قرار دارد که فرصت «آزمون و خطا» در انتخاب شریک خارجی جهت ارتقا ندارد. شریکی باید انتخاب شود که به ما در ارتقای فناوری، افزایش سهم صادرات، رقابت‌پذیری جهانی و ایجاد زنجیره‌تامین بومی کمک کند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 6 =