کد خبر: 254699
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۴
امید محمدی

امید محمدی در سرمقاله روز " یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ " روزنامه دنیای خودرو، به موضوع «نجات صنعت خودرو کشور با نوآوری سیستمی» پرداخت.

عضو شورای سردبیری روزنامه دنیای خودرو در این باره نوشت :

صنعت‌خودرو کشور امروز نه‌تنها با چالش‌های تولیدی مواجه است، بلکه بحران‌های عمیق‌تری نظیر ساختارهای ناکارآمد، ناترازی منابع، فرسودگی فناوری و عدم‌انطباق با نیازهای روز بازار را تجربه می‌کند. تحریم‌های ظالمانه، محدودیت‌های ارزی، ضعف زنجیره‌تامین و وابستگی شدید به سیاست‌گزاری‌های دولتی نیز مزید بر علت شده‌اند. درچنین شرایطی، بسیاری از فعالان این صنعت به‌دنبال راه‌حل‌های فوری و کوتاه‌مدت هستند؛ اما آن‌چه در چشم‌انداز توسعه پایدار ضروری است، عبور از «نگاه پروژه‌ای» و ورود به «تفکر سیستمی» در فرآیند نوآوری است.

نوآوری در صنعت‌خودرو نباید صرفا به‌معنای طراحی پلت‌فرم جدید یا تولید خودروهای برقی باشد؛ بلکه تجربه جهانی نشان می‌دهد تحول در این صنعت، نیازمند نگاهی جامع به‌تمام اجزای تشکیل‌دهنده آن است؛ از طراحی محصول و فناوری‌های نوین گرفته تا سیاست‌گزاری کلان، تامین مالی، خدمات پس از فروش و البته مصرف‌کننده نهایی.

این نگاه همان چیزی است که در ادبیات مدیریتی از آن به‌عنوان تفکر سیستمی یاد می‌شود؛ رویکردی که بر درک تعاملات درونی و بیرونی اجزای یک سیستم و پیامدهای غیرمستقیم تغییرات در آن‌ها تمرکز دارد. در این چارچوب، دیگر نمی‌توان یک چالش را به‌تنهایی بررسی یا حل کرد.

برای نمونه، مساله کمبود برق در تابستان یا ناترازی گاز در زمستان صرفا یک بحران انرژی نیست، بلکه اختلالی ساختاری است که ریشه در نبود درک سیستمی میان بخش انرژی و صنعت‌خودرو دارد.

اگر طراحی محصولات، استراتژی تولید و سیاست‌های مصرف انرژی بر اساس ارتباطات متقابل میان این دو حوزه بازتعریف شوند، آنگاه حتی بحران انرژی نیز می‌تواند به‌یک فرصت برای نوآوری در حوزه خودروهای کم‌مصرف یا پاک تبدیل شود.

اصول تفکر سیستمی، ابزارهایی موثر برای بازاندیشی در ساختار این صنعت فراهم می‌کنند. تعریف مرزهای سیستم به‌ما کمک می‌کند تا عوامل کلیدی تاثیرگذار بر صنعت‌خودرو را شناسایی کنیم. ارزیابی زمینه، نشان می‌دهد تصمیمات سیاستی در حوزه‌هایی مانند تجارت خارجی یا نرخ ارز چگونه می‌توانند زنجیره‌تامین داخلی را مختل یا تقویت کنند.

تحلیل علیت، ما را از تصمیم‌گیری‌های تک‌علتی و ساده‌انگارانه دور می‌کند و کمک می‌کند تا پیامدهای تصمیمات پیچیده را پیش‌بینی کنیم.

همچنین شناسایی حلقه‌های بازخورد و اهمیت دریافت داده‌های واقعی از بازار، شبکه خدمات و رضایت مشتری را تا حد زیادی قابل درک‌ می‌کند.

درک غیرخطی بودن تغییرات، تلنگری است برای توجه به این حقیقت که حتی اصلاحات کوچک در ساختار مالی، فناوری یا نیروی انسانی، می‌تواند اثرات بزرگی بر خروجی نهایی صنعت بگذارد.

پذیرش پیچیدگی پویا به‌ویژه در عصر فناوری‌های نوظهور مانند خودروهای متصل، برقی، یا خودران اهمیت مضاعف دارد. برای تحقق نوآوری‌ با این مختصات، نمی‌توان فقط از خودروسازان انتظار داشت.

نهادهای حاکمیتی، سیاست‌گزاران، مراکز تحقیقاتی، شرکت‌های دانش‌بنیان، استارت‌آپ‌ها، تامین‌کنندگان قطعه و حتی دانشگاه‌ها نیز باید به‌عنوان اجزای این سیستم دیده شوند. به‌عبارتی، آینده صنعت‌خودرو نه در سالن‌های مونتاژ، بلکه در هماهنگی بین‌سیستمی میان «دانش، فناوری، سرمایه‌گذاری، حکمرانی و بازار» رقم خواهد خورد.

چنان‌چه این هماهنگی با رویکردی سیستمی صورت گیرد، دیگر شاهد اجرای طرح‌هایی ناهماهنگ، مانند الزام به‌تولید خودرو برقی بدون تامین زیرساخت شارژ، یا هدف‌گذاری تیراژ تولید بدون توجه به زنجیره‌تامین نخواهیم بود.

تصمیمات استراتژیک، وقتی در بستر سیستم دیده شوند، به تصمیماتی هوشمندانه‌تر، منعطف‌تر و پایدارتر تبدیل می‌شوند.

درنهایت، اگر ایران می‌خواهد جایگاه قابل‌ قبولی در زنجیره جهانی صنعت‌خودرو داشته باشد، باید از مونتاژگر صرف بودن فاصله بگیرد و به یک بازیگر خلاق، فناور و دانش‌بنیان تبدیل شود. این مسیر، نه با شعار بلکه با بازطراحی عمیق و پیوسته سیستم از درون ممکن است. نوآوری سیستمی، نه یک گزینه، بلکه ضرورتی است برای زنده‌ ماندن صنعت‌خودرو در رقابت جهانی.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 0 =