جهان در حال گذار بهسوی حملونقل پایدار است و در این مسیر اتوبوسهای گازسوز بینشهری که از گاز طبیعی فشرده (CNG) یا گاز طبیعی مایع (LNG) بهعنوان سوخت استفاده میکنند، یکی از راهکارهای کلیدی برای کاهش آلودگی و هزینههای عملیاتی در این صنعت بهشمار میروند. این اتوبوسها که بهطور خاص برای سفرهای طولانی بینشهری طراحی شدهاند، بهدلیل مزایای زیستمحیطی و اقتصادی، در بسیاری از کشورها مورد توجه قرار گرفتهاند. با این حال، چالشهایی مانند زیرساختهای محدود سوخترسانی و رقابت با فناوریهای نوین مانند اتوبوسهای برقی، موانعی بر سر راه گسترش آنها ایجاد کرده است.
ریشههای توسعه اتوبوسهای گازسوز
استفاده از گاز طبیعی در حملونقل بهدهههای گذشته بازمیگردد؛ اما اتوبوسهای گازسوز بینشهری بهطور خاص از اوایل قرن بیستویکم مورد توجه قرار گرفتند. این فناوری ابتدا در حملونقل شهری رشد کرد، اما با افزایش تقاضا برای سفرهای بینشهری پایدار، شرکتهای تولیدکننده مانند ایوکو در اروپا، یوتونگ در چین و تاتا موتورز در هند شروع بهطراحی اتوبوسهایی کردند که بهطور اختصاصی برای مسافتهای طولانی با سوخت گاز طبیعی بهینهسازی شده بودند. این اتوبوسها برخلاف نمونههای شهری که برای توقفهای مکرر طراحی شدهاند، بهمخازن بزرگتر CNG یا LNG مجهز شدند تا برد حرکتی بیشتری داشته باشند.
در کشورهایی مانند چین که منابع گازی قابل توجهی دارند، توسعه این اتوبوسها با حمایتهای دولتی شتاب گرفت. برای مثال، در سال ۲۰۱۸ چین اعلام کرد بیش از ۴۰۰ هزار دستگاه اتوبوس گازسوز در ناوگان حملونقل عمومی این کشور فعال هستند که بخش قابل توجهی از آنها در مسیرهای بینشهری مانند پکن به تیانجین یا شانگهای به هانگژو استفاده میشوند. این روند بهدلیل سیاستهای سختگیرانه کاهش آلایندگی و دسترسی بهگاز طبیعی ارزانقیمت تقویت شد.
وضعیت تولید در جهان
تولید اتوبوسهای گازسوز بینشهری در دهه گذشته رشد چشمگیری داشته است؛ بهویژه در آسیا که بزرگترین بازار این فناوری محسوب میشود. چین بهعنوان پیشرو در این حوزه، با شرکتهایی مانند یوتونگ و کینگلانگ، سالانه هزاران دستگاه اتوبوس گازسوز تولید میکند. این شرکتها مدلهایی مانند یوتونگ ZK۶۱۲۸HG را عرضه کردهاند که با موتورهای LNG کار میکنند و برد حرکتی تا ۶۰۰ کیلومتر دارند؛ مناسب برای مسیرهای بینشهری طولانی. این اتوبوسها با طراحی آیرودینامیک و مخازن پیشرفته، کارایی بالایی در مصرف سوخت ارائه میدهند.
در اروپا، شرکت ایوکو مدلهایی مانند کراسوی (Crossway) را با موتورهای CNG تولید میکند که برای مسیرهای بینشهری کوتاه تا متوسط در کشورهای ایتالیا، اسپانیا و فرانسه محبوبیت دارند. ایتالیا با بیش از یک هزار جایگاه سوخترسانی CNG، زیرساختهای مناسبی برای این مدل اتوبوسها فراهم کرده است.
در سال ۲۰۲۳ ایوکو اعلام کرد بیش از ۲ هزار دستگاه اتوبوس گازسوز در اروپا فروخته است که حدود ۳۰ درصد آنها برای مسیرهای بینشهری استفاده میشوند.
در هند، تاتا موتورز و آشوک لیلاند اتوبوسهای گازسوز بینشهری را برای مسیرهای پرترددی مانند دهلی بهجیپور تولید میکنند. این کشور با بیش از ۳ هزار جایگاه CNG، یکی از بزرگترین شبکههای سوخترسانی گاز طبیعی را دارد که استفاده از این اتوبوسها را تسهیل کرده است. در قاره آمریکا، آرژانتین با تمرکز بر مسیرهای بینشهری مانند بوینوس آیرس به روساریو، ناوگان گازسوز خود را گسترش داده است. با این حال، در ایالاتمتحده، تمرکز بیشتر بر اتوبوسهای شهری گازسوز است و اتوبوسهای بینشهری گازسوز بهدلیل هزینههای بالای زیرساخت LNG کمتر رایج هستند.
مزایای زیستمحیطی و اقتصادی
اتوبوسهای گازسوز بینشهری بهدلیل کاهش قابلتوجه آلایندگی در مقایسه با اتوبوسهای دیزلی، گزینهای جذاب برای حملونقل سبز هستند. گاز طبیعی در مقایسه با گازوئیل، حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد دیاکسید کربن کمتر، ۷۰ درصد اکسیدهای نیتروژن کمتر و تقریبا هیچگونه ذرات معلق تولید نمیکند. این ویژگیها برای مسیرهای بینشهری که اتوبوسها مسافتهای طولانی را با سرعت بالا طی میکنند، اهمیت زیادی دارد؛ زیرا آلایندگی در این مسیرها میتواند تاثیرات زیستمحیطی گستردهای داشته باشد.
از نظر اقتصادی، هزینه سوخت گاز طبیعی معمولا کمتر از گازوئیل است. بهعنوان مثال، در چین، هزینه سوخت CNG برای اتوبوسهای بینشهری تا ۴۰ درصد کمتر از گازوئیل گزارش شده است. در ایران نیز که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گاز طبیعی جهان است، اتوبوسهای گازسوز بینشهری مانند مسیر تهران بهمشهد، هزینههای عملیاتی را بهطور قابل توجهی کاهش دادهاند. علاوهبر این، موتورهای گازسوز بهدلیل احتراق تمیزتر، نیاز به تعمیر و نگهداری کمتری دارند که این موضوع برای شرکتهای حملونقل بینشهری با ناوگان بزرگ، مزیت مهمی محسوب میشود.
چالشهای پیش روی اتوبوسهای گازسوز بینشهری
با وجود مزایا، گسترش استفاده از اتوبوسهای گازسوز بینشهری با موانع متعددی مواجه است. مهمترین چالش، کمبود جایگاههای سوخترسانی CNG و LNG در مسیرهای بینشهری است. برخلاف مسیرهای شهری که جایگاههای سوخترسانی در دسترستر هستند، در جادههای بینشهری، بهویژه در مناطق روستایی یا کمجمعیت، جایگاههای سوخترسانی کمیاب هستند. برای مثال، در اروپا، با وجود پیشرفتهای ایتالیا و آلمان، بسیاری از مسیرهای طولانی بینشهری هنوز بهجایگاههای کافی مجهز نیستند که برد عملیاتی اتوبوسها را محدود میکند.
چالش دیگر، طراحی مخازن سوخت است. مخازن CNG بهدلیل فشار بالای مورد نیاز، حجیم و سنگین هستند و فضای زیادی در اتوبوس اشغال میکنند که میتواند ظرفیت بار یا مسافر را کاهش دهد. اگرچه مخازن LNG بهدلیل چگالی انرژی بالاتر، فضای کمتری نیاز دارند، اما هزینه تولید و نگهداری آنها بالاتر است. همچنین هزینه اولیه خرید یا تبدیل اتوبوسها به نسخه گازسوز، بهویژه برای ناوگانهای کوچک، میتواند مانعی برای شرکتهای حملونقل باشد.
رقابت با اتوبوسهای برقی نیز چالش دیگری است. در سالهای اخیر، کشورهایی مانند چین و نروژ سرمایهگذاری گستردهای روی اتوبوسهای برقی بینشهری کردهاند. این اتوبوسها که آلایندگی صفر دارند، درحال گرفتن سهم بازار از اتوبوسهای گازسوز هستند؛ بهویژه در اروپا که زیرساختهای شارژ برقی در حال گسترش است. با این حال، در مناطقی که زیرساختهای برقی هنوز کامل نشدهاند، اتوبوسهای گازسوز همچنان بهعنوان یک گزینه میانی مطرح هستند.
چشمانداز آینده اتوبوسهای گازسوز بینشهری
آینده اتوبوسهای گازسوز بینشهری به پیشرفتهای فناوری و سیاستهای جهانی بستگی دارد. یکی از نوآوریهای امیدوارکننده، استفاده از بیومتان بهعنوان سوخت است. بیومتان که از بازیافت زبالهها و پسماندهای کشاورزی تولید میشود، میتواند ردپای کربنی این اتوبوسها را بهصفر نزدیک کند. در سوئد، برای مثال، چندین شرکت حملونقل بینشهری آزمایشهایی با اتوبوسهای بیومتانسوز انجام دادهاند که نتایج مثبتی داشته است.
در آسیا، چین و هند همچنان به سرمایهگذاری در این فناوری ادامه میدهند. چین قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ ناوگان اتوبوسهای گازسوز خود را به بیش از ۶۰۰ هزار دستگاه برساند که بخش قابلتوجهی از آنها در مسیرهای بینشهری فعال خواهند بود. در هند، برنامههای دولتی برای گسترش جایگاههای CNG در بزرگراهها، استفاده از این اتوبوسها را تسهیل خواهد کرد. در ایران نیز، با توجه به منابع عظیم گاز طبیعی، پتانسیل بالایی برای توسعه ناوگان بینشهری گازسوز وجود دارد؛ بهشرطی که سرمایهگذاری در زیرساختها افزایش یابد.
در اروپا، انتظار میرود که اتوبوسهای گازسوز بهعنوان یک راهکار موقت تا زمان توسعه کامل زیرساختهای برقی، همچنان مورد استفاده قرار گیرند. شرکتهایی مانند اسکانیا و ولوو در حال توسعه مدلهای هیبریدی هستند که از ترکیب گاز طبیعی و برق استفاده میکنند که میتواند کارایی و برد حرکتی را بهبود بخشد. با این حال، با توجه به اهداف اتحادیه اروپا برای کاهش ۵۵ درصدی انتشار گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۳۰، احتمالا اتوبوسهای برقی در بلندمدت جایگزین مدلهای گازسوز خواهند شد.
اتوبوس گازسوز فرصتی برای دارندگان زیرساخت مناسب توزیع گاز
اتوبوسهای گازسوز بینشهری، با مزایای زیستمحیطی و اقتصادی خود، نقش مهمی در حملونقل پایدار ایفا میکنند. این اتوبوسها، بهویژه در کشورهایی با منابع گازی فراوان یا زیرساختهای سوخترسانی توسعهیافته، گزینهای مقرونبهصرفه و پاک برای سفرهای طولانی هستند. با این حال، محدودیتهایی مانند کمبود جایگاههای سوخترسانی و رقابت با فناوریهای برقی، گسترش آنها را کند کرده است.
آینده این صنعت به سرمایهگذاری در زیرساختها، نوآوریهای فناوری مانند بیومتان و سیاستهای حمایتی دولتها بستگی دارد. تا زمانی که جهان بهطور کامل به حملونقل برقی مهاجرت کند، اتوبوسهای گازسوز بینشهری میتوانند بهعنوان یک راهکار موثر، مسیری سبز را به سوی آینده حملونقل هموار کنند.