بازار جهانی خودروهای سنگین، از کامیونهای بزرگ جادهای گرفته تا اتوبوسها و ماشینآلات حملونقل بار، در سال ۲۰۲۵ روزهای آرامی را تجربه نمیکند. تازهترین پیشبینیهای موسسات معتبر مانند S&P Global Mobility نشان میدهد میزان فروش این بخش از صنعت، پس از رشد نسبی سالهای اخیر، دوباره رو بهکاهش گذاشته است. برآوردها حاکی است که فروش جهانی کامیونهای سنگین حدود ۲ درصد و کل بازار وسایلنقلیه بالای ۶ تن بیش از یک درصد کاهش خواهد یافت.
اروپا که همواره یکی از قطبهای اصلی تولید و مصرف این محصولات بوده، نیز از این روند کاهشی بینصیب نمانده است. در کشورهای غرب اروپا، ثبت سفارشهای جدید برای کامیون و اتوبوسهای سنگین نسبت بهسال گذشته بیش از ۴ درصد کاهش یافته و کارشناسان علت اصلی را در رکود نسبی اقتصاد، کاهش تقاضای حملونقل جادهای و فشار مقررات زیستمحیطی میدانند.
فشار بیسابقه بر قطعهسازان کوچک و متوسط
این کاهش تقاضا، تنها بخشی از ماجراست. بخش مهمتر ماجرا در قلب زنجیرهای نهفته است که این صنعت بر آن استوار است: قطعهسازان. افت فروش تنها نشانهای از یک تغییر بزرگتر در ساختار و موقعیت تامینکنندگان است. قطعهسازان کوچک و متوسط که ستون فقرات این زنجیره محسوب میشوند، امروز با فشارهایی روبهرو هستند که نه فقط ناشی از نوسانات بازار، بلکه نتیجه مستقیم تحولات ژئوپلیتیک، جنگهای تجاری و تغییر مسیر جریان کالا در جهان است.
جنگهای تجاری و تعرفههای سنگین
بازگشت سیاستهای تجاری سختگیرانه در آمریکا و اعمال تعرفههای سنگین بر واردات خودرو و قطعات از چین و برخی کشورهای دیگر، نمونه بارز این فشارهاست. گزارشها نشان میدهد هزینه تعرفههای ماهانه برخی تامینکنندگان آمریکایی از کمتر از یک میلیوندلار به بیش از هفت میلیون دلار جهش کرده است. این تغییر ناگهانی، معادلات مالی و سودآوری آنها را بههم ریخته و حتی برخی را در آستانه تعطیلی قرار داده است.
از سوی دیگر، بحرانهای امنیتی در مسیرهای کلیدی حملونقل جهانی، مانند دریای سرخ و کانال سوئز، هزینه بیمه را افزایش داده، زمان تحویل را طولانیتر کرده و در مواردی باعث تغییر اجباری مسیرها شده است. این تغییر مسیرها معمولا بهمعنی روی آوردن به حملونقل هوایی یا ریلی است که بهمراتب گرانتر بوده و فشار بیشتری به زنجیرهتامین وارد میکند.
بحران مواد اولیه و منابع کمیاب
تامین مواد اولیه نیز به چالشی اساسی تبدیل شده است. محدودیتهای صادراتی چین بر خاکهای کمیاب که برای تولید موتورهای الکتریکی و سامانههای پیشرفته ضروری هستند، تامینکنندگان را مجبور به جستوجوی منابع جایگزین کرده است. در اروپا نیز کمبود قراضه آلومینیوم بهدلیل تغییر سیاستهای صادراتی، ظرفیت تولید برخی قطعهسازان را کاهش داده و هزینهها را افزایش داده است.
این مشکل زمانی جدیتر میشود که بدانیم بسیاری از قطعهسازان کوچک برای خرید مواداولیه به قراردادهای کوتاهمدت و نقدینگی محدود متکی هستند و افزایش ناگهانی قیمتها میتواند آنها را بهسرعت از چرخه رقابت خارج کند.
جابهجایی قدرت در بازار جهانی قطعهسازی
همزمان، بازار جهانی تامین قطعات شاهد تغییر قدرت است. بررسیهای موسسات مشاوره صنعتی نشان میدهد سهم بازار تامینکنندگان آلمانی، با وجود سابقه و کیفیت بالا، از ۲۷ درصد در سال ۲۰۲۰ به ۲۵ درصد در سال ۲۰۲۴ کاهش یافته است. در همین مدت، سهم چین تقریبا دو برابر شده و به ۱۰ درصد رسیده است.
این رشد ناشی از سرمایهگذاری گسترده چین در فناوریهای نوین، بهویژه باتری، نرمافزار و قطعات الکترونیکی است؛ حوزههایی که در نسل جدید خودروهای سنگین اهمیت حیاتی دارند. حمایتهای دولتی، زیرساخت صنعتی گسترده و انعطافپذیری در مقیاس تولید، مزیتی ایجاد کرده که رقبا بهسختی قادر به رقابت با آن هستند.
کمبود نیروی انسانی متخصص
نیروی انسانی، دیگر حلقه آسیبپذیر این زنجیره است. در آلمان، تعداد کارکنان بخش خودروسازی طی یک سال بیش از ۳۶ هزار نفر کاهش یافته است. این کاهش، علاوهبر تاثیر مستقیم بر ظرفیت تولید، نشانهای از مهاجرت نیروهای متخصص به صنایع دیگر است که آینده صنعت را تهدید میکند.
در سطح جهانی نیز کمبود رانندگان، کارگران انبار و نیروهای لجستیک همچنان یکی از عوامل اصلی اختلال در زنجیرهتامین باقی مانده است.
تحول فناورانه در جبهه سختافزار
تحول در بخش سختافزار خودرویی نیز به فشار بر قطعهسازان افزوده است. گسترش حسگرهای هوشمند، سامانههای خودران و ماژولهای ارتباطی پیشرفته باعث شده تولیدکنندگان کوچک ناگهان با نیاز به ساخت قطعات فوقدقیق و پیچیده روبهرو شوند. تولید قطعاتی مانند لایدار یا واحدهای ارتباطی نسل پنجم، نهتنها نیازمند سرمایهگذاری بالا، بلکه مستلزم ارتقای جدی توان فنی است؛ امری که بسیاری از تامینکنندگان هنوز برای آن آماده نیستند.
استراتژیهای بقا و بازطراحی زنجیرهتامین
با وجود همه این چالشها، بازیگران اصلی صنعت در حال جستوجوی راههایی برای مقاومتر کردن زنجیرهتامین هستند. بسیاری از خودروسازان و قطعهسازان بهسمت متنوعسازی جغرافیایی تامینکنندگان حرکت کردهاند تا وابستگی خود را به یک کشور یا منطقه خاص کاهش دهند.
همچنین، ایجاد مراکز تولید منطقهای، بهویژه در آمریکای شمالی و آسیا-اقیانوسیه، بهکاهش هزینههای تعرفهای و ابهامات لجستیکی کمک میکند. سرمایهگذاری در فناوریهای دیجیتال مانند سیستمهای مدیریت زنجیرهتامین هوشمند، تحلیل دادههای لحظهای و استفاده از بلاکچین برای ردیابی قطعات نیز رو بهافزایش است. این فناوریها امکان واکنش سریعتر به اختلالات و پیشبینی دقیقتر نیازهای آینده را فراهم میکنند.
زنجیرهای با چشمانداز پایدار و مسئولیت اجتماعی
جهتگیری تازه بسیاری از خودروسازان و تامینکنندگان بزرگ، تمرکز بر تامین پایدار و مسئولانه است. کاهش ردپای کربن، استفاده از منابع بازیافتی و ایجاد چرخههای بسته در تولید قطعات، درحال تبدیل شدن به یک الزام صنعتی است. استفاده از فولاد و آلومینیوم بازیافتی در تولید کامیونها و اتوبوسها یا بهکارگیری بستهبندی قابل بازیافت برای قطعات، نمونههایی از این روند هستند.
آیندهای که میتواند متفاوت باشد
برخی شرکتها نیز به سراغ قراردادهای بلندمدت با تامینکنندگان مواد اولیه رفتهاند تا از نوسانات شدید قیمتی در امان بمانند؛ بهویژه برای فلزات گرانبها و کمیاب. در کنار این اقدامات، آموزش و ارتقای مهارت نیروی کار به یک اولویت استراتژیک تبدیل شده است؛ زیرا بدون نیروی انسانی ماهر، حتی بهترین سرمایهگذاری فناورانه نمیتواند نتیجه کامل خود را نشان دهد.
صنعت خودروهای سنگین جهان اکنون در نقطهای قرار دارد که میتواند به بازتعریف جدی زنجیرهتامین خود منجر شود. آنچه امروز بهعنوان بحران دیده میشود، شاید در سالهای آینده بهفرصتی برای ایجاد زنجیرهای انعطافپذیرتر، منطقهمحورتر و فناورانهتر تبدیل شود. اما این مسیر، بهویژه برای قطعهسازان کوچک و متوسط، آسان نخواهد بود. بدون حمایتهای مالی، سیاستهای تجاری پایدار و برنامههای توسعه مهارت، بسیاری از آنها ممکن است از رقابت جهانی کنار بروند؛ اتفاقی که میتواند برای همیشه معادلات قدرت در بازار خودروهای سنگین را تغییر دهد.