عضو شورای سردبیری روزنامه دنیای خودرو در این باره نوشت :
کشور ما یکی از بزرگترین ذخایر گاز جهان را داراست، اما در معادلات انرژی داخلی، هنوز هم بنزین حرف اول را میزند. این تناقض، نه از کمبود منابع گازی بلکه از ضعف در سیاستگزاری، زیرساخت و صنعت خودروسازی نشات میگیرد؛ مسیری که باعث شده گاز طبیعی فشرده (CNG) با وجود مزیتهای اقتصادی، زیستمحیطی و امنیتی، جایگاه واقعی خود را در سبد سوخت کشور نیابد.
در دهههای گذشته، گاز به عنوان «سوخت ملی» معرفی شد و سیاست دوگانهسوز کردن خودروها با شتاب آغاز شد. اما آنچه در عمل رخ داد، توسعهای نیمهکاره بود: خودروهایی با فناوری ابتدایی، شبکه توزیعی ناکامل و نگاه کوتاهمدت به بازار. نتیجه آن شد که بخش قابل توجهی از خودروهای گازسوز بهدلیل افت توان، استهلاک بالا و نبود خدمات فنی مناسب، از مدار مصرف CNG خارج شدند. این در حالی است که در بسیاری از کشورها، گاز فشرده به سوخت استاندارد ناوگان حملونقل عمومی و حتی ناوگان باربری تبدیل شده است.
ایران از نظر منابع گازی، موقعیتی استثنایی دارد. توسعه پارس جنوبی و شبکه سراسری گاز، امکان توزیع این انرژی ارزان و پاک را در گسترهای وسیع فراهم کرده است. اما در نقطه مقابل، سیاست قیمتگذاری یارانهای بنزین، انگیزه اقتصادی مصرفکننده را برای استفاده از CNG از بین برده است. تا زمانی که بنزین در پمپها با قیمتی معادل چند سنت عرضه میشود، هیچ مصرفکنندهای تمایلی به تحمل محدودیتهای فنی خودروهای گازسوز ندارد. به بیان سادهتر، سیاست یارانهای دولت عملا در تضاد با هدف گسترش سوخت پاک قرار گرفته است.
از سوی دیگر، صنعت خودرو کشور نیز نتوانسته از فرصت گازسوز کردن محصولات خود بهعنوان مزیت رقابتی بهره بگیرد. در حالیکه خودروسازان جهانی به سمت برقیسازی و ترکیب فناوریهای پاک حرکت کردهاند، محصولات داخلی هنوز درگیر موتورهای قدیمی و پلتفرمهای بنزینی هستند که بهصورت غیراصولی دوگانهسوز میشوند. فناوری موتورهای پایهگازسوز که در اوایل دهه ۱۳۹۰ بهعنوان پروژه ملی مطرح شد، ظرفیتی در صنعت خودرو ایجاد کرد که اگر حمایت کافی از آن شود میتواند رقیب جدی برای پیشرانههای بنزینی در چرخه حمل و نقل باشد.
در چنین شرایطی، گازسوز کردن ناوگان عمومی، تاکسیها و خودروهای خدمات شهری میتواند نقطه آغاز توجه به سبد سوختی در کشور باشد. این بخشها بهدلیل پیمایش بالا، بیشترین اثر را در کاهش مصرف بنزین و کاهش آلودگی دارند.
تجربه کشورهای ترکیه، پاکستان و هند نشان میدهد که تمرکز بر ناوگان عمومی و ایجاد استانداردهای فنی دقیق، میتواند CNG را به سوخت غالب تبدیل کند، بدون آنکه مصرفکننده نهایی احساس زیان کند.
واقعیت این است که آینده انرژی کشور در گروی تغییر نگاه از «یارانه مصرف» به «یارانه زیرساخت» است. اگر منابع یارانهای فعلی بنزین به توسعه فناوری، آموزش تعمیرکاران و ساخت خودروهای پایهگازسوز اختصاص یابد، در کمتر از پنج سال، میتوان شاهد
