در همین حال، واردات خودروهای چینی پس از یک دوره طولانی محدودیت، حالا با تنوع بیشتری به بازار بازگشته است؛ اما برخلاف انتظار اولیه، استقبال از این محصولات قابل توجه نبوده و بسیاری از خریداران همچنان با احتیاط به آنها نگاه میکنند. نگرانی از هزینه نگهداری، خدمات پس از فروش، قیمتهای بالا و عدم اطمینان نسبت به ماندگاری کیفی، باعث شده وارداتیهای چینی با وجود تبلیغات گسترده، هنوز نتوانند جای محکمی در بازار ایران پیدا کنند.
علی جدی، عضو اسبق کمیسیون صنایع مجلس، در گفتوگو با «دنیایخودرو» با تشریح دلایل رشد قابلتوجه تقاضا برای خودروهای چندسالکارکرد، گفت: «ابتدا باید پرسید چرا بازار خودروهای صفر داخلی و وارداتی با وجود تنوع و تبلیغات درگیر رکود شدهاند.»
او معتقد است: «بخش عمده بیمیلی خریداران به وارداتیهای چینی به بیاعتمادی عمیق نسبت به دوام، خدمات پس از فروش و قیمت بلندمدت بازمیگردد؛ عواملی که باعث شده این محصولات کمتر از حد انتظار در بازار دیده شوند.» جدی همچنین تاکید کرد: «سیاستهای وارداتی اشتباه، تعرفههای غیرمنطقی و نبود شبکه خدمات گسترده، واردات چینیها را از یک فرصت برای ایجاد رقابت، به یک گزینه پرریسک برای خریداران تبدیل کرده است؛ موضوعی که بر بازار کارکردهها نیز تاثیر گذاشته و آن را پویاتر از خودروهای صفر نگه داشته است.»
چرا طی ماههای اخیر سهم بازار خودروهای چند سال کارکرد اینقدر افزایش یافته و متقاضیان به سمت خودروهای دستدوم رفتهاند؟
در سالهای اخیر، قدرت خرید خانوار بهطور محسوسی کاهش پیدا کرده و این مساله مستقیما بازار خودرو را تحتتاثیر قرار داده است. وقتی اختلاف قیمت میان یک خودروی نو و نمونه چند سال کارکرد به چند صد میلیون تومان میرسد، طبیعی است که خریدار سمت گزینهای میرود که هم هزینه اولیه کمتری دارد و هم ریسک افت قیمت آن پایینتر است. ضمن اینکه بسیاری از این خودروها سابقه استفاده مشخص، خدمات پس از فروش جاافتاده و شبکه قطعات یدکی قابل دسترس دارند. عامل مهم دیگر، بیثباتی بازار ارز است. خریداران ترجیح میدهند خودرویی بخرند که رفتار قیمتیاش قابل پیشبینیتر باشد. خودروهای کارکرده برخلاف مدلهای وارداتی جدید، نوسان روزانه ندارند و این حس امنیت برای مصرفکننده بسیار تعیینکننده است. به همین دلیل، بازار دستدومها حالا ستون ثبات بازار شده است.
چرا بخشی از متقاضیان نسبت به خودروهای وارداتی چینی بیتفاوت یا حتی بیاعتماد شدهاند؟
سه عامل اصلی در این موضوع نقش دارد: تجربه مصرفکننده، خدمات پس از فروش و نوسان قیمت. بخشی از خودروهای چینی وارداتی که طی سالهای اخیر وارد بازار شدند، کیفیت پایدار و قابلاتکایی ارائه ندادند. این تجربهها، مستقیم یا غیرمستقیم، در ذهن خریداران نشسته و باعث شده نگاه محتاطانهتری به نسل جدید همان برندها داشته باشند. همانطور که گفته شد، گرانی قطعات یدکی و نبود شبکه خدمات پس از فروش یکپارچه است. وقتی خریدار احساس میکند با کوچکترین خرابی ممکن است چند روز مجبور به خواباندن خودرو باشد یا هزینه تعمیر از حالت منطقی خارج شود، انتخاب او تغییر میکند. در کنار این عوامل، قیمتگذاری نامشخص و نوسانات شدید ارز باعث شده وارداتیهای چینی اعتماد اولیه بازار را نتوانند احیا کنند.
روند واردات خودروهای چینی در یک سال اخیر چه تغییری کرده و چه عواملی روی ترکیب محصولات وارداتی اثر گذاشته است؟
در یک سال گذشته، واردات خودروهای چینی بهطور محسوسی کند شده؛ هم بهدلیل ابهام در تعرفهها و هم مشکلات اجرایی در ثبتسفارش. بسیاری از شرکتهای واردکننده ریسک بالای سرمایهگذاری را نمیپذیرند و ترجیح میدهند منتظر ثبات قوانین بمانند. همین توقفها باعث شده بخش بزرگی از نیاز بازار پاسخ داده نشود. از سوی دیگر، تمایل خودروسازان چینی به صادرات مدلهای گرانتر نیز بر این موضوع تاثیر گذاشته است. با توجه به سود بالاتر در بازارهای دیگر، ایران برای برخی برندها اولویت کمتری پیدا کرده. مجموعه این عوامل موجب کاهش تنوع مدلها و کمرونقشدن بازار وارداتیها شده است.
آیا سیاستهای ارزی و تعرفهای فعلی توانستهاند بازار وارداتیها را مدیریت کنند، یا این سیاستها خود عامل رکود شدهاند؟
سیاستهای ارزی فعلی نهتنها شفاف نیستند، بلکه به دلیل تغییرات پیاپی، بدترین نوع عدم قطعیت را برای فعالان حوزه واردات ایجاد کردهاند. وقتی واردکننده نمیداند باید با چه نرخی ارز تامین کند یا تعرفه نهایی چه خواهد شد، طبیعی است که فعالیت خود را محدود کند. همین موضوع به طور مستقیم عرضه را کاهش میدهد و بازار را به سمت رکود میبرد. از طرف دیگر، نبود سیاست مشخص برای واردات اقتصادی و میانرده باعث شده خودروهایی وارد شوند که نسبت به قیمت کارایی مناسبی ندارند. این موضوع هم اعتماد مصرفکننده را پایین آورده و هم فضای رقابتی را مختل کرده است.
چرا بخشی از متقاضیان ایرانی، باوجود افزایش واردات، همچنان ترجیح میدهند سراغ برندهای قدیمی و کارکرده بروند؟
دلیل اصلی، قابل پیشبینی بودن هزینههای نگهداری و تعمیرات است. خودروهایی مانند سدانهای ژاپنی، کرهای یا حتی برخی مدلهای اروپایی چند سال کارکرد، امتحان خود را پس دادهاند. مصرفکننده میداند چه قطعهای گران است، چطور باید سرویس شود و چه ایرادات رایجی دارد. این شفافیت برای خریدار بسیار ارزشمند است. در مقابل، وارداتیهای جدید«بهویژه چینیها» با اینکه ظاهر مدرنتر و امکانات بیشتر دارند، اما سابقه مشخص و طولانی در بازار ایران ندارند. خریدار ترجیح میدهد به جای ریسک تجربه جدید، گزینهای را انتخاب کند که سالها در بازار بوده و نقاط ضعف و قوتش کاملا شناخته شده است.
رکود اقتصادی چه نقشی در جابهجایی ترجیحات خریداران از وارداتیها به کارکردهها داشته است؟
رکود اقتصادی با کاهش درآمد واقعی خانوارها، قدرت خرید را بهشدت پایین آورده است. همین موضوع باعث شده بازار خودرو از طبقه متوسط به سمت طبقه متوسطِ متمایل به پایین حرکت کند. در چنین فضایی، هر تصمیم مالی بار روانی زیادی دارد و خریداران سعی میکنند انتخابی کنند که کمترین ریسک را داشته باشد. وقتی درآمد رشد نمیکند اما هزینهها افزایش پیدا میکند، خرید خودروی نو بهنوعی مصرف لوکس تلقی میشود. این در حالی است که خودروهای کارکرده امکان خرید را همچنان برای بخش بزرگی از جامعه باز نگه میدارند. این تغییر، روندی طبیعی اما نگرانکننده برای آینده صنعت خودرو است.
با توجه به افت تقاضا برای وارداتیهای چینی، آیا بازگشت این خودروها به دوران اوج ممکن است؟
بازگشت ممکن است اما مشروط به چند عامل مهم؛ ایجاد شبکه خدمات واقعی، ثبات قیمت و عرضه مدلهای باکیفیتتر. اگر برندهای چینی فقط ظاهر خودرو را ارتقا بدهند اما از نظر دوام، ارزش بازفروش و خدمات پس از فروش تحول ایجاد نکنند، نمیتوان انتظار داشت بازار ایران دوباره به آنها اعتماد کند. از طرف دیگر، باید تعرفهها و سیاستهای وارداتی شفاف شوند. تا وقتی ریسک واردات بالا باشد، عرضه کم میماند و خودروهای چینی دوباره نمیتوانند سهم گذشته خود را به دست آورند. بازار نیاز به ثبات و پیشبینیپذیری دارد و بدون این دو، نهتنها چینیها بلکه هیچ وارداتی دیگری شانسی برای رشد ندارد.
اگر سیاستگزار بخواهد بازار خودروهای وارداتی و داخلی را متعادل کند، مهمترین اصلاحات فوری چیست؟
مهمترین اصلاح، ایجاد ثبات مقررات و تسهیل واردات هدفمند است. باید مشخص شود چه نوع خودروهایی با چه بازه قیمتی و چه سطح کیفیتی وارد میشوند تا بازار بتواند خود را تنظیم کند. در کنار اینها، توسعه زیرساخت خدمات پس از فروش برای محصولات وارداتی باید جزو اولویتها باشد. در نهایت، افزایش رقابت واقعی بین خودروسازهای داخلی و وارداتی ضروری است. اگر بازار در انحصار چند شرکت محدود باقی بماند، نه کیفیت بالا میرود و نه قیمتها منطقی میشوند. تنها راهحل پایدار، گشودن درهای رقابت است؛ رقابتی که مصرفکننده برنده اصلی آن باشد.
