صنعت خودرو

هم‌زمان با معرفی خودرو ری‌را، 10 مدل خودرو چینی در همان سطح به کشور وارد شده که باعث از بین رفتن رقابت در این بخش می‌شود. این در حالی است که در بهترین حالت سالانه ۸۰۰هزار نفر برای خرید این خودروها اقدام می‌کنند که رقم چشمگیری نیست. در این شرایط تمام اقدامات مربوط به تولید هیچ می‌شود

صنعت خودرو در شرایطی به استقبال برجام می‌رود که در سال‌های اخیر اقدامات بسیاری برای تعمیق داخلی‌سازی انجام شد، اما در نهایت این استراتژی کنار گذاشته شد و بسیاری از شرکت‌ها به دنبال «فول ‌سی‌کی‌دی‌ کاری» رفتند. این روند باعث شده است صنعت خودرو در مسیری ناشناخته قرار بگیرد که وابسته به چینی‌ها است و مسیر اصلی یعنی خودروساز شدن به فراموشی سپرده شود. این در شرایطی است که در دوران اجرای برجام، شاهد انتقال تکنولوژی و اتفاقات خوب در حوزه صنعت بودیم. به عقیده برخی کارشناسان، شیوه وزارت صمت در حوزه خودرو تاکید بر کنترل بازار به‌وسیله واردات و رواج سی‌کی‌دی‌کاری بدون توجه به داخلی‌سازی است؛ موردی که به نظر می‌رسد صنعت را فدای بازار خواهد کرد.

در همین زمینه با امیرحسن کاکایی، فعال و کارشناس صنعت خودرو به گفت‌وگو پرداختیم.

با توجه به نزدیک بودن واردات و تقویت احتمال احیای برجام، آینده صنعت خودرو را چطور ارزیابی می‌کنید؟ به نظر می‌رسد شرکت‌ها تلاش برای انتخاب شرکا و تولید فول‌سی‌کی‌دی را آغاز کرده و همچنین واردات قطعات را از سر گرفته‌اند. آیا به نظر شما با این روند، تلاش برای داخلی‌سازی از بین می‌رود؟

درحال‌حاضر تقریبا ترمز توسعه ساخت داخل کشیده شده است. این در حالی است که داخلی‌سازی سال‌ها ادامه داشت و میزهای مختلفی برای این کار انجام شد، اما با رسیدن به هسته سخت این ماجرا، تولیدکنندگان عقب کشیدند. زیرا مشکل قیمت‌گذاری دستوری و نبود نقدینگی، تومار داخلی‌سازی را در هم پیچیده است. هنوز هم که برجام به نتیجه نرسیده است، خودروسازان در حال آماده‌ شدن برای واردات و سی‌کی‌دی‌کاری هستند تا بتوانند از این طریق تامین نقدینگی کنند. چه برجام به نتیجه برسد و چه نه، با کارهای مربوط به تعمیق ساخت داخل باید خداحافظی کنیم. وزیر صمت هم در این مورد صحبت کرده است. به‌جای این‌که خودروسازان تقویت شوند، این تولیدکنندگان را کوچک‌تر کرده‌اند. خودروسازی که کوچک است نمی‌تواند طراح خودرو باشد و صنعت واقعی خودرو را هدایت کند، بلکه یک مونتاژکار است و در بهترین شرایط مونتاژکار تحت لیسانسی است که کار خوبی انجام می‌دهد. شاید بتوان از این طریق بازار را مدیریت کرد، اما صنعت در حال نابودی است. اگر برجام درست شود، بیماری هلندی در کشور گسترش پیدا می‌کند. در این صورت دولتمردان قیمت دلار را کمی کاهش می‌دهند و برای مردم در ظاهر رفاه ایجاد می‌کنند که این روند یک چرخه باطل در کشور ایجاد خواهد کرد. درحال‌حاضر قیمت‌های مصوب پایین است، اما محصول تولیدکنندگان نه فقط در بخش خودروسازی بلکه در تمام صنایع گران تمام می‌شود. اما همچنان‌که هزینه‌ تولیدکنندگان افزایش می‌یابد، قیمت کالاهای خارجی به‌نسبت ارزان درمی‌آید. در بیماری هلندی قیمت ارز پایین نگه داشته می‌شود و تولید داخلی به صرفه نخواهد بود. در مورد صنعت خودرو یک اقدام دیگری هم انجام شده و وزیر صنعت گفته که قرار است تعرفه واردات خودرو به ۱۰ درصد هم برسد. سیاست‌گذاران با چه زبان دیگری باید بگویند که مخالف تولید داخل هستند؟ عملا از هر طریقی فرش قرمز برای واردات و سی‌کی‌دی‌کار پهن می‌کنند؛ به‌رغم تمام صحبت‌هایی که در مورد داخلی‌سازی گفته می‌شود.

در این شرایط بحث تولید داخل خودروسازان به کجا می‌رسد؟ بحث درخصوص عرضه محصولات و پلت‌فرم‌های جدید مطرح است. این موارد با «فول‌ سی‌کی‌دی کاری» در تضاد نیست؟

این موارد تماما نمایش است. در مورد خودرو ارزان راحت صحبت می‌کنیم و معتقدم که هیچ خودروسازی نمی‌تواند خودرویی شبیه تیبا را به کشور بیاورد. در سطح خودرویی مانند ری‌را که کراس‌اوور خوبی است، اما هم‌زمان 10 مدل خودرو چینی در سطح ری‌را را به کشور وارد می‌کنیم که باعث از بین رفتن رقابت در این بخش می‌شود و احتمال می‌رود با نوسانات ارز، این خودرو یا چنین خودروهایی بازار خود را از دست بدهد. این در حالی است که پول چندانی در دست مردم نیست. سالانه در بهترین حالت ۸۰۰هزار نفر برای خرید این خودرو اقدام می‌کنند که رقم چشمگیری نیست. در این شرایط تمام اقدامات مربوط به تولید هیچ می‌شود و محصولات روی دست تولیدکننده می‌ماند. با اقدامات وزارت صمت در این حوزه شاید بازار به‌طور موقت خوب شود اما برای بلندمدت به نفع صنعت نیست.

برجام قطعا می‌تواند برای صنعت خودرو و بسیاری صنایع دیگر مفید باشد. اما چگونه باید از فرصت برجام بهترین استفاده را برد؟ اصولا خودروسازان چگونه باید از این فرصت استفاده کنند؟

باید قانونی را که چهار سال پیش تدوین شد، اجرای کنیم. براساس آن قانون، باید با خودروساز اصلی همکاری و شراکت انجام می‌شد، نه با دلال‌های تریدرکمپانی‌ها. یعنی نباید سی‌کی‌دی از دلال خریداری می‌شد. شرط دوم این بود که طرف مقابل سرمایه‌گذاری کند و از 40 درصد شروع کند و طی مدت کوتاهی این میزان افزایش یابد. پیروی از این قانون باعث شده بود که در مدت کوتاهی تکنولوژی به کشور وارد شد. همین دو پلت‌فرم جدیدی که درحال‌حاضر روی آن کار می‌شود، در آن زمان وارد شد. هم‌زمان قرار بود 30 درصد تولید برای صادرات کنار گذاشته شود. متاسفانه این قانون به‌طور کلی به هم ریخته است. وزیر و معاون وزیر می‌گویند تعرفه را کاهش دهیم و حتی به ازای آن خودرو فرسوده هم اسقاط نکنیم. چهارمین شرط این بود که شبکه تامین شرکت‌های اروپایی برای همکاری با ایرانی‌ها ترغیب شوند. در همان مقطع دوساله شاهد اتفاقات خوبی در زمینه فناوری و جوینت‌ونچرهای فناورمحور بودیم. بسیاری از کارهایی که در این سال‌ها انجام دادیم، مبتنی بر اقدامات همان زمان بود. یعنی در آن زمان کوتاه که درهای جهانی به روی ما باز شد، اقدامات بسیار خوبی در حوزه انتقال تکنولوژی رخ داد. چراکه ورود خودروسازان مطرح با شروط سفت و سخت و بسیار مناسبی همراه شد. باید در بخش‌های فناوری و قطعه از خارجی‌ها کمک بگیریم. واردات محصول نهایی در این شرایط حرام و خیانت به کشور است. باید این موضوع را در نظر گرفت که عمر برجام مشخص نیست. بنابراین باید از این دریچه‌ای که باز می‌شود، با سرعت استفاده کنیم تا کمبودهای فناوری و سرمایه‌گذاری مستقیم در کشور را جبران کنیم. در دوران برجام حداقل ۵ شرکت به‌طور مستقیم برای سرمایه‌گذاری اقدام کردند که پژو و سیتروئن عملی شد، اما رنو و فولکس و هیوندای و میتسوبیشی به سرانجام نرسید. میتسوبیشی قرار بود در کشور کارخانه راه‌اندازی کند. رنو قرار بود ایران را پایگاه منطقه‌ای کند. سی‌کی‌دی‌کاری هم شرافتی دارد؛ سی‌کی‌دی‌کاری میانی خوب است و می‌توان 60 درصد قطعات مربوطه را در کشور تولید کرد.

آیا می‌توان گفت که دولت صنعت را فدای بازار می‌کند تا آن را سر و سامان بدهد؟

به‌طور قطع همین‌طور است. در یک سال گذشته، وزارت صمت به‌جای آن‌که به سمت رفع مشکلات صنعت برود، تمام تمرکز خود را به‌صورت کنترلی روی بازار گذاشته بود. اما نه‌تنها هیچ مانعی را از جلوی صنعت برنداشت، بلکه همان روال عادی اداری هم کند شد که واقعا باعث تاسف است. هزینه‌های رسمی از ابتدای امسال بسیار افزایش یافت. قرار بود برق ۶ تا ۹ برابر شود که گفته می‌شود دو برابر افزایش داشته است. تعرفه مواد و قطعات قرار است به قیمت ارز نیمایی برسد که خوشبختانه هنوز با دلار 4200 تومانی محاسبه می‌شود. اما قرار است واردات به هر قیمتی انجام شود و تعرفه را به 20 درصد کاهش می‌دهند تا خودرو ارزان وارد کشور شود. همین کار با تولید برق هم انجام شد و درحال‌حاضر با کمبود برق مواجه هستیم و مجبور به کنترل مصرف هستیم. گرچه برق خانه‌ها قطع نمی‌شود، اما در شهرک‌های صنعتی حداقل یک‌روز تعطیلی دارند و هزینه‌ این صنایع 30 تا40 درصد افزایش یافته است. برخی از صنایع در جاده‌ مخصوص با تعطیلی سه‌ساعته برق در سه روز هفته مواجه هستند. کارگر باید ۸ ساعت کار کند، اما قطع سه‌ساعته برق یعنی گرفتن اوج راندمان تولید از تولیدکننده. تولید و اقتصاد تحت فشار است و قرار است این را با نفت جبران کنند که مثال بارز بیماری هلندی است؛ یعنی با یک منبعی به غیر از تولید، رفاه ایجاد می‌کنید، ولی در حقیقت ساختار صنعتی و تولیدی کشور را نابود می‌کنید. این در حالی است که راه‌حل اصلی این موضوع اجرای قوانینی است که پیش از این نیز وجود داشته است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 8 =