محسن حجازی، کارشناس حوزه بیمه خودرو در گفتوگو با روزنامه «دنیایخودرو» معتقد است: «نظام بیمهای کشور نتوانسته متناسب با رفتار ریسک ناوگانهای تجاری، خدمات و تعرفههای متناسب ارائه دهد و همچنان نگاه سنتی بر این حوزه
سایه افکنده است.»
وی درتشریح مهمترین خلأهای موجود در صنعت بیمه خودروهای تجاری گفت: «درحال حاضر، تفکیکی میان انواع ناوگانهای حملونقل از حیث ریسک وجود ندارد؛ بهطوری که خودرو پخش مویرگی در سطح شهر با کامیون بینالمللی در یک سطح تعرفهای و ارزیابی ریسک قرار میگیرند. این عدم تمایز سبب شده است نه شرکت بیمه بتواند پوشش مناسبی ارائه دهد و نه بیمهگذار رضایت کافی از خدمات داشته باشد. درچنین شرایطی، یا حق بیمهها بیش از حد بالا محاسبه میشود یا در مواردی بهدلیل رقابت ناسالم، نرخها بهشکلی تعیین میشود که جبران خسارت بهسختی ممکن خواهد بود.»
این کارشناس صنعت بیمه با اشاره بهجایگاه بیمه مرکزی در تنظیم مقررات تصریح کرد: «رویکرد بیمه مرکزی همچنان سنتی و غیردادهمحور است. تعرفهها عمدتا بر اساس نرخ دیه یا تورم عمومی تعیین میشوند، نه بر مبنای شاخصهای اختصاصی ریسک خودروهای تجاری. اگر بیمه مرکزی بهسمت تحلیل دادههای آماری حرکت نکند و چارچوبهای تخصصیشده برای ناوگانهای مختلف تدوین نشود، صنعت بیمه در قبال خسارتهای سنگین ناوگانهای پرریسک توان پاسخگویی نخواهد داشت.»
حجازی درباره ریسکهای پنهانی که در بیمهنامهها پوشش داده نمیشوند، اظهار کرد: «یکی از مهمترین این موارد، تغییر کاربری خودروهای تجاری است. بهعنوان مثال، بسیاری از وانتبارها یا کامیونهای سبک برخلاف اظهار اولیه، در مسیرهای پرخطر یا با اضافه تناژ فعالیت میکنند. علاوهبر این، عوامل انسانی مانند خستگی رانندگان، فشار کاری یا حتی استفاده از مواد محرک، در ارزیابیهای بیمهای جایگاهی ندارند و این موضوع منجر بهافزایش ضریب خسارت میشود.»
این کارشناس با اشاره بهدادههای خسارت ثبتشده در سالهای اخیر گفت: «بیشترین خسارتها در ناوگانهای شهری و پخش مویرگی، مربوط به برخورد در ساعات پرترافیک یا کوچهپسکوچههای پرریسک است. در مقابل، ناوگانهای بینالمللی بیشتر با چالشهایی مانند سرقت بار، واژگونی در مسیرهای کوهستانی یا تاخیر در امداد مواجه هستند.»
وی درباره نقش فناوری در کاهش خسارتها و ارزیابی ریسک دقیقتر افزود: «درحال حاضر ابزارهایی مانند GPS و تلماتیک بیشتر برای کنترل موقعیت جغرافیایی خودرو استفاده میشوند و شرکتهای بیمه از این دادهها برای تحلیل رفتاری رانندگان یا پیشبینی ریسک بهره نمیبرند. نبود زیرساخت تحلیلی و همچنین ضعف تعامل بین بیمهگر و شرکتهای حملونقل، موجب شده این ظرفیت مهم فناورانه مغفول بماند.»