خبرنگار دنیای خودرو در این باره نوشت :
در یک دهه اخیر، چین موفق شده است با ترکیبی از برنامهریزی دقیق، حمایتهای دولتی و توسعه فناورانه، نقشه صنعت خودروسازی جهان را بازنویسی کند. زمانی خودروسازان غربی با برندهای مطرح و فناوری انحصاری، میداندار بلامنازع بازار جهانی بودند؛ اما امروز معادله تغییر کرده است. چین نه تنها در تولید انبوه خودروهای اقتصادی، بلکه در حوزه خودروهای برقی، هوشمند و حتی لوکس، به بازیگری اصلی تبدیل شده است. پرسش اساسی این است: آیا دیگر نمیتوان با چین رقابت کرد؟ و مهمتر آنکه خودروسازان ایرانی در این شرایط چه مسیری را باید انتخاب کنند؟
در سال ۲۰۲۴، چین با صادرات بیش از ۵ میلیون دستگاه خودرو، رسما به بزرگترین صادرکننده خودرو در جهان تبدیل شد. برندهایی مانند: بیوایدی، جیلی، چری و نیو با سرعتی فراتر از انتظار درحال تسخیر بازارهایی چون روسیه، آفریقا، آمریکای لاتین و حتی اروپا هستند. عامل کلیدی موفقیت آنها نه صرفا قیمت پایین، بلکه توسعه زیرساختها، زنجیرهتامین یکپارچه، تسلط بر فناوری باتریهای لیتیوم و الگوریتمهای هوش مصنوعی در خودروهای متصل بهشبکه است.
در نمایشگاه خودرو شانگهای ۲۰۲۵، بسیاری از برندهای اروپایی اعتراف کردند که در حوزه خودروهای الکتریکی و زیرساختهای شارژ از رقبای چینی عقب افتادهاند. زمانی که تولید یک خودرو برقی در اروپا بیش از ۳۰ هزار دلار هزینه دارد، شرکتهای چینی مانند «لیپ موتور» خودروهایی با عملکرد مشابه را با کمتر از ۲۰ هزار دلار روانه بازار میکنند.
دلیل این عقبماندگی صرفا فناوری یا سرمایهگذاری نیست؛ بلکه تفاوت در مدل حکمرانی صنعتی است. دولت چین از سالها پیش با تدوین برنامههای میانمدت و بلندمدت صنعتخودرو را بهعنوان اولویت راهبردی تعریف کرد. در مقابل، در بسیاری از کشورهای غربی، فشارهای زیستمحیطی، تغییرات سیاسی و ساختارهای بوروکراتیک مانع از چابکی لازم در سیاستگزاری صنعتی شدهاند.
برای صنعتخودرو کشور این وضعیت را میتوان یک پیام و نشانهای از فرصت تلقی کرد. واقعیت این است که خودروسازی کشور، حتی پیش از ظهور موج چینی با مشکلاتی نظیر تیراژ پایین، تنوع محصول اندک، کیفیت نامناسب و ضعف فناوری دست بهگریبان بود. حال با تسلط چین بر بازارهای جهانی خودرو، تکرار نسخههای گذشته صرفا به اتلاف منابع خواهد انجامید.
اما آیا راهی برای حضور هوشمند در این معادله جدید وجود دارد؟ پاسخ مثبت است؛ اما بهشرط پذیرش یک تحول اساسی در نگاه به صنعتخودرو؛ در دنیایی که چین بازیگر اصلی مقیاس و هزینه است، کشورهای خودروساز مانند کشور ما تنها با اتکا بهخلاقیت و نوآوری میتوانند جایگاهی در بازار جهانی پیدا کنند. منظور از نوآوری صرفا فناوری بالا نیست؛ بلکه شناخت دقیق بازارهای خاص، طراحی محصول متمایز و تولید ارزشافزوده بومی است.
برای نمونه، تمرکز بر خودروهای جمعوجور شهری با طراحی خاص برای بازارهای منطقه میتواند یک راهبرد واقعگرایانه باشد. همچنین توسعه پلتفرمهای سبک برقی با همکاری شرکتهای فناور داخلی و خارجی، امکان حضور در «نیش مارکتهایی» را فراهم میآورد که برای غولهای چینی کمتر اولویت دارد.