دوباره حادثه و دوباره سایه مرگ بر سر شهروندان ایرانی و گویی این ماجرا نمی خواهد پایانی داشته باشد. چهارشنبه هفته گذشته، اتوبوس خبرنگارانی که برای بازدید از تونل «کانی سیب» به استان آذربایجانغربی سفر کرده بودند، در نزدیکی شهرستان نقده واژگون شد و ۲ خبرنگار حوزه محیطزیست جان باختند: «ریحانه یاسینی»، خبرنگار اقتصادی که سردبیر «ایرنا ۲۴» در خبرگزاری ایرنا بود و «مهشاد کریمی»، از روزنامهنگاران فعال حوزه محیطزیست که در خبرگزاری ایسنا فعالیت میکرد. از آن سو، در کمتر از ۲۴ ساعت، حادثهای مشابه برای اتوبوس حامل سربازمعلمها در یزد به وقوع پیوست که بر اثر آن، ۵ سرباز جان خود را از دست دادند. روزنامه «دنیایخودرو» وقوع این دو حادثه را به بازماندگان آنها تسلیت میگوید و به این پرسش میپردازد چرا مرگ در جادهها تا این حد عادی شده است؟
چهارشنبه گذشته اتوبوسی که حامل خبرنگاران بود و برای بازدید از یکی از بخشهای طرح احیای دریاچه ارومیه در استان آذربایجان غربی به این استان رفته بود، در یک جاده نهچندان پرتردد واژگون شد و عدهای از هموطنان را داغدار کرد. علاوهبر ۲ مورد فوت از میان خبرنگاران، ۲۱ نفر هم در این حادثه مصدوم شدهاند که تا لحظه تنظیم این گزارش، وضعیت ۴ نفر از آنها وخیم گزارش شده است. از طرفی، براساس اعلام رسمی، این اتوبوس ۲۶ نفر سرنشین داشته که ۲۰ نفر آنها خبرنگار بودهاند.
علت حادثه چه بود؟
کمی پس از حادثه، سیل پیامهای تسلیت راهی خروجی خبرگزاریها شد. حسن روحانی، رئیسجمهور هم بلافاصله دستور پیگیری ماجرا و مشخص شدن مقصران احتمالی را داد.کمی بعد، محمدمهدی شهریاری، استاندار آذربایجانغربی، ضمن تایید خبر نقصفنی گفت این اتوبوس برخلاف آنچه رسانهها گزارش دادهاند، چندان «قراضه» نبوده و «به طور طبیعی، اتفاقاتی از این دست، زیاد رخ می دهند.»
این در حالی بود که روز پنجشنه اعلام شد راننده اتوبوس حادثهدیده بازداشت شده است. «میزان» در این مورد به نقل از ناصر عتباتی، رئیسکل دادگستری استان آذربایجانغربی گزارش داد راننده اتوبوس حامل خبرنگاران جهت بررسیهای بیشتر بازداشت شده و تحقیقات همه جانبه برای مشخص شدن علت حادثه در حال انجام است. از آن سو، روز پنجشنبه، جلسهای هم به ریاست معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد برگزار شد تا تصمیمی هماهنگ برای پیگیری حقوقی و قضایی سانحه صورت بگیرد.
حادثه دوم: واژگونی اتوبوس سرباز-معلمان در یزد
اما گویی سایه مرگ نمیخواهد ما را رها کند. هنوز ۱۲ ساعت از حادثه تلخ واژگونی اتوبوس حامل خبرنگاران نگذشته بود که سانحه دلخراش دیگری به وقوع پیوست، این بار واژگونی و تصادف اتوبوس حامل سربازان. براساس گزارشها در ساعت ۶ صبح روز پنجشنبه، اتوبوس حامل سربازمعلمها که از سیستان و بلوچستان برای فراگیری آموزش نظامی راهی شیراز بودند، در محور یزد-دهشیر به علت نقصفنی، با جدول وسط جاده برخورد میکند در مسیر مقابل واژگون شده و سپس با یک دستگاه تریلی برخورد میکند . در این حادثه، ۵ سربازمعلم جان میبازند و ۱۰ نفر دیگر مجروح میشوند.
از حادثه اتوبوس «دانشگاه آزاد» تا حادثه مرگ زوار
اینها تنها بخشی از حوادث مشابه در سالهای اخیر بودهاند، حوادثی که هر بار، به صورتِ وجدان عمومی خط انداختهاند. در حادثه تلخ دیگری که در دی ماه ۱۳۹۷ در سرویس اتوبوسرانیِ داخلی دانشگاه آزاد اسلامی؛ واحد علوم و تحقیقات تهران رخ داد، ۱۰ دانشجو کشته و ۲۸ نفر هم زخمی شدند.
در حادثه تکاندهنده دیگری که در آبانماه سال ۱۳۹۵ رخ داد، اتوبوس حامل ۴۷ نفر از زائران اربعین حسینی به مقصد کربلا، در ۱۵کیلومتری حوزه استحفاظی استان کهگیلویه و بویراحمد در محور اقلید واژگون شد. در نتیجه این حادثه، ۲۴ نفر از مسافران هنگام تصادف و ۴ نفر از مصدومان حادثه نیز حین انتقال به بیمارستان جان خود را از دست دادند.
چرا این همه مرگ؟
بر اساس آخرین گزارش سازمان پزشکی قانونی ایران در مورد تلفات جادهای کشور که اواخر آذرماه سال گذشته منتشر شد، در هفت ماهه سال ۱۳۹۹، حدود ۹ هزار و ۴۰۰ نفر در رفتوآمدهای جادهای جان خود را از دست دادند. این آمار، ایران را در زمره کشورهایی با بیشترین میزان مرگومیر جادهای قرار میدهد.
بانک جهانی، وضعیت مرگ در حوادث رانندگی را با تعداد مرگ در هر ۱۰۰ هزار نفر از جمعیت میسنجد. به طور متوسط، از هر ۱۰۰هزار نفر از شهروندان ایران، ۲۸نفر در هر سال، در حوادث رانندگی جان خود را از میدهند. بریتانیا با مرگ ۳ نفر در هر صد هزار نفر از جمعیت بهترین رتبه را در جهان دارد و نام ایران در ردیف ۲۵ از انتهای جدول، میان کشورهایی قرار گرفته است که عمدتا در قاره آفریقا قرار دارند.
اما چرا این همه مرگ؟ حمید مسعودیان، کارشناس ارشد مهندسی ترافیک، در گفتوگو با «دنیای خودرو» میگوید: «بالا بودن آمار مرگومیر جادهای در ایران، عوامل متعددی دارد و به اصطلاح، رخدادی تکعلیتی نیست.»
او ادامه میدهد: «از یک طرف، ناوگان خودرویی و اتوبوسی ایران بهدلیل عدم دسترسی به بازارهای جهانی و مشکلات اقتصادی، کهنه و فرسوده شده و از طرف دیگر، بسیاری از جادههای ایران شاخصهای امنیتی پایینی دارند.» این در حالی است که فرهنگ ترافیکی ما، عمدتا به خاطر نبود نظارتهای کافی، با قانونمداری فاصله دارد و به همین علت، تخلفات زیادی در آن رخ میدهد.
او در پاسخ به این پرسش که چرا ناوگان اتوبوسرانی ایران تا این حد فرسوده شده است، میگوید: «درحالحاضر هزینه خرید اتوبوسهای خارجی بسیار بالا رفته است و چون تسهیلات خرید قسطی این اتوبوسها هم به رانندگان یا شرکتها پرداخت نمیشود، کمتر کسی رغبت میکند در این زمینه سرمایهگذاری کند.»
او ادامه میدهد: «یک نکته عجیب هم این است که با وجود نصب شماره پیامکی در تمام اتوبوسهای بین جادهای برای تماس و گزارش تخلف به پلیس راه، در بسیاری از موارد به این گزارشهای تخلف رسیدگی نمیشود. علاوهبر این، بهرغمآنکه اتوبوسها موظف به استفاده از GPS هستند، در بسیاریاز از موارد باز هم شاهد تخلفات جادهای از سوی آنها هستیم.»