استراتژی ایرانخودرو در این دوره مبتنی بر تمرکز بر خودروهای پرتیراژ مانند پژو و سورن، در کنار توسعه محصولات داخلیسازیشدهای چون دنا و تارا بوده است؛ محصولاتی که امروز دیگر بخشی جداییناپذیر از هویت برند ایرانخودرو بهحساب میآیند.
در این میان، حضور مدلهایی نظیر هایما در ترکیب تولیدات نیز نشان از این دارد که شرکت با وجود تمرکز بر بازار خودروهای اقتصادی، همچنان نیم نگاهی بهبازار خودروهای ردهبالاتر دارد. هرچند تیراژ این خودروها پایین است، اما وجود آنها در سبد تولیدی بر اهمیت حفظ تنوع و پاسخ بهذائقههای مختلف مشتریان تاکید میکند. در سوی دیگر، تولید محدود برخی مدلها مثل رانا نیز بهنظر میرسد ناشی از تصمیمگیری بر مبنای واقعیتهای بازار و اولویتبندی خطوط تولید باشد؛ اقدامی که میتواند به تخصیص بهینه منابع منجر شود.
مجموع این سیاستها، تصویری از یک خودروساز ارائه میدهد که در پی استحکام بیشتر جایگاه خود در بازار داخلی است؛ بدون آنکه از نگاه به آینده و توسعه محصول غافل بماند.
درشرایطی که تقاضا برای خودروهای متنوعتر، با کیفیت بالاتر و طراحی بهروز در حال افزایش است، ایرانخودرو با سرمایهگذاری روی محصولات داخلیسازیشده مانند دنا و تارا، عملا پایهگذار نسل جدیدی از خودروهای ملی شده است. این خودروها امروز نماد خوداتکایی صنعتی در بخش خودرو هستند.
در ادامه مسیر پیش روی ایرانخودرو، آنچه بیش از پیش بهچشم میآید، نوعی پختگی و بلوغ در راهبردهای تولید و توسعه محصول است.
این خودروساز با عبور از فاز وابستگی صرف به پلتفرمهای خارجی، امروز در جایگاهی قرار دارد که میتواند با تکیه بر توان مهندسی داخلی و استفاده هدفمند از ظرفیتهای موجود، بهخلق ارزش افزوده بپردازد.
روندی که نهتنها به کاهش آسیبپذیری در برابر تحولات بیرونی مانند نوسانات ارزی یا محدودیتهای واردات مواداولیه و قطعات منجر میشود، بلکه بستر مناسبی برای رشد توان رقابتی درونزا فراهم میکند.
درعین حال، نحوه چینش سبد تولیدات نیز نشان میدهد ایرانخودرو در پی ایجاد تعادلی هوشمندانه میان کمیت و کیفیت است.
از یک سو، تداوم تولید مدلهای اقتصادیتر بهمنظور حفظ سهم بازار و پاسخگویی به نیازهای اقشار متوسط و از سوی دیگر، تولید محدود خودروهای مدرنتر و با امکانات بیشتر از جمله راهبردهای ایرانخودرو محسوب میشود.